خواب امام
امروز پست علت تغییر جامعه اسلامی را که نوشتم، نماز صبح را خواندم و خوابیدم. مرحوم امام را خواب دیدم به طرفشان رفتم مرا میشناختند. بعد از سلام و احوالپرسی خواستم دستشان را ببوسم اما ایشان با معانقه این فرصت را از من گرفتند. میخواستند جایی بروند، همراهی کردم. بدن نحیفشان را بغل کرده بودم و تنگاتنگ راه میرفتیم. در بین راه لطیفۀ اِنار خارنی را برایشان تعریف کردم تا بخندند اما ایشان چهره در هم کشیدند. صورتم را به صورتشان چسباندم احساس کردم صورتشان گرم شده و تبشان بالا رفته است. پرسیدم: ناراحت شدید؟ فرمودند: باید مواظب نمازهایمان باشیم.برچسبها: خواب
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۲۷ ب.ظ توسط اشرفی