نکات

آسیاب به نوبت است

روزی در جمع یاران به بهشتی گفتم: این تهمت‌های تلخ آزارت نمی‌دهد؟ نگاهم کرد و گفت: آسیاب به نوبت است. نوبت تو هم خواهد رسید. چه‌قدر این روزها بی‌شما سخت می‌گذرد دوستان! من تا نمیه‌راه آمدم. مشیّت این بود که بمانم تا نوبت به من برسد تا در سنگ زیر و بالای آسیاب صدای شکستن‌های خود را بشنوم. دلم که می‌گیرد گاهی یاد امام آرامم می‌کند.
بچه‌ها بوی بهشت می‌آید
دلم که می‌گیرد مجیر باز می‌کنم


برچسب‌ها: پادکست

+نوشته شده در پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۶:۳۳ ب.ظ توسط اشرفی