نکات

مادر موسی چو موسی را به نیل

در فکند از گفتهٔ ربّ جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه/ گفت که ای فرزند خرد بی‌گناه
گر فراموشت کند لطف خدای/ چون رهی زین کشتی بی‌ناخدای...
وحی آمد که این چه فکر باطل است/ رهرو ما اینک اندر منزل است...
پردهٔ شک را برانداز از میان/ تا ببینی سود کردی یا زیان
ما گرفتیم آنچه را انداختی/ دست حق را دیدی و نشناختی...
ما به دریا حکم طوفان می‌دهیم/ ما به سیل و موج فرمان می‌دهیم
نسبت نسیان بذات حق مده/ بار کفر است این به دوش خود منه
به که برگردی به ما بسپاریش/ کی تو از ما دوست‌تر میداریش...
سنگ را گفتم به زیرش نرم شو/ برف را گفتم که آب گرم شو...
خار را گفتم که خلخالش مکن/ مار را گفتم که طفلک را مزن...
گرگ را گفتم تن خردش مدر/ دزد را گفتم گلوبندش مبر...
قطره‌ای که از جویباری می‌رود/ از پی انجام کاری می‌رود [پروین]


برچسب‌ها: پادکست

+نوشته شده در سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۷:۲۸ ب.ظ توسط اشرفی