فرزند کربلایی سلیمان
حاج عمو از کربلایی سلیمان پالان دوز نقل میکرد که گفته بود: فرزندی دارم به نام یونس! یونس مثل خودم تنومند است. یک بار عروسم را زد. من هم زدم توی گوشش! یونس مرا گرفت، روی دستانش بلند کرد و زمین گذاشت. گفت: پدرجان اگر بخواهم میتوانم شما را بزنم اما نمیخواهم!
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۸:۷ ب.ظ توسط اشرفی