کربلایی سلیمان در وفات پدربزرگ
حاج مرتضی عمو میگفت: وقتی پدربزرگ به رحمت خدا رفت، کربلایی سلیمان در مجلس ترحیم آمد تا به ما تسلیت بگوید. اشک از چشمانش میریخت. گفت من تا حالا برای دیدن کربلایی ملا مازیاران میآمدم. بعد از این اینجا نمیآیم. رفت و دیگر نیامد!
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۸:۸ ب.ظ توسط اشرفی