بعضی از انسانها وجودی دارند که خلأ وجودشان با امور دنیایی پر نمیشود. دنبال چیز دیگری میگردند. دنبال ارواحی میگردند که اینجایی نباشند؛ آنجایی باشند. زمینی نباشند؛ آسمانی باشند. باید آن ارواح لاهوتی را به درون وجود خود دعوت کنند، تا آرام بگیرند. فقط لاهوت
سالک از اوّل سلوک تا آخر سلوک، غیر از خدا را نباید در نظر داشته باشد، برای غیر از خدا نباید کار کند، چیزی را معادل خدا نباید قرار بدهد، عمل خودش را به مادون خدا نباید عوض کند، هرچه در راه پیدا شد، شد. اگر هم پیدا نشد، نشد؛ نه پیدا شدنش علامت قرب است و نه پیدا نشدنش علامت بُعد. علامت قرب توجّه به خداست؛ ذکر خداست؛ وارد شدن در حرم خداست و علامت بُعد عدم میل به عبادت است؛ عدم میل به ذکر خداست. آیین رستگاری، بیانات علامه تهرانی، جلسه ۲، صفحه ۶۲، برداشت آزاد [اینجا]
شاهد مثال در لام للذین بود که به معنای عن میآمد [اینجا] کفار نشسته بودند و از مسلمانان صحبت میکردند. گفتند اگر اسلام خوب بود ما که بهترینیم مسلمان میشدیم و آنها بر ما سبقت نمیگرفتند. ضرورت اعلام خطر به اصحاب
+نوشته شده در یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی
تلفظ دو کسرۀ همزه و لام، بعد از حرف مضموم ثقیل است. همزه را به فتح خواندند. [اینجا] از یاران امام علی علیه السلام بود. فرزندش روز عاشوا شهید شد. بَلاذُری میگوید: ابوالاسود همه را در شهادت امام حسین مقصر میدانست. هرگاه از واقعه عاشورا یاد میشد ربنا ظلمنا انفسنا را قرائت میکرد. آخر عمر فقیر شد و از دنیا رفت.
+نوشته شده در یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱:۴۳ ب.ظ توسط اشرفی
خدایا حرارت آهن را به او بچشان! امام، علی اصغرش را بر سر دست میگیرد. مردم! اگر به زعم شما من گناهکارم، طفل شش ماهه که گناه ندارد. حرمله؛ تیر سه شعبه؛ گلوی علی اصغر! منهال میگوید: بعدها امام سجاد را در مدینه دیدم. پرسید: منهال! از حرمله چه خبر؟ منهال! تو نمیدانی حرمله در کربلا چه جگری از ما سوزاند!
کامِلُ الزّیارات کتابی با موضوع زیارت، تألیف محدث و عالم شیعه ابن قولویه قمی (متوفای ۳۶۷ق) است. این کتاب از فضیلت و چگونگی زیارت پیامبر اکرم، اهلبیت و امامزادگان و مؤمنان سخن میگوید. [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۴:۴۵ ق.ظ توسط اشرفی
این ماه دوازده نفر از آزادگان به رحمت خدا رفتند. به علی گفتم اگر ممکن بود کنار پدر و مادر دفنم کند. [اینجا] السَّلامُ علَيكُم يا أهلَ القُبُورِ ... نماز پدر برای فرزند
+نوشته شده در شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۳:۲۸ ق.ظ توسط اشرفی
اَلْبابُ الْحادی عَشَر باب یازدهمِ کتاب منهاج الصلاح فی اختصار المصباح اثر علامه حلی (متوفای ۷۲۶ق) در اثبات اصول عقاید است. بیش از ۲۰شرح بر این کتاب نوشتهاند که شرح فاضل مقداد (متوفای ۸۲۶ق) به نام النافع یوم الحشر در میان آنها اهمیت بیشتری دارد. [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۳:۱ ق.ظ توسط اشرفی
مَقتَلُ الحُسَین علیهالسّلام مشهور به مقتل خوارزمی، نوشته خوارزمی (متوفای ۵۶۸ق)، از عالمان اهل سنت است. [اینجا] ترجمه فارسی این کتاب با عنوان شرح غم حسین(ع) از کتابخانه دیجیتال نور قابل دریافت است.
+نوشته شده در شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۲:۱۸ ق.ظ توسط اشرفی
تاریخُ الرُسُلِ و الاُمَمِ و المُلوک معروف به تاریخ الطبری از کهنترین و معروفترین کتابهای تاریخ اسلام است. این کتاب به زبان عربی توسط محمد بن جریر بن یزید طبری (متوفای ۳۱۰ق) نوشته شده است. نویسنده از آغاز خلقت جهان تا حوادث سال ۳۰۲ق را گزارش کرده است. [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۲:۱۵ ق.ظ توسط اشرفی
إعلامُ الوَریٰ بأعلامِ الهدیٰ نوشته شیخ طبْرسی (متوفای ۵۴۸ ق) است. طبرسی در این کتاب، مختصری از دیدگاه تاریخی شیعه درباره سیره رسول خدا(ص) و تاریخچه زندگی معصومین به همراه بحث امامت را عرضه کرده است. [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی
امام علی علیه السلام فرمود: بعد از من خوارج را نکشید. کسی که حق را بجوید و اشتباه کند مانند کسی نیست که باطل را بجوید و بیابد. یعنی معاویه! [خطبه ۶۰] اصلاح فتوای شيخ مفيد
+نوشته شده در شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی
و از دیدن خدا در آسمان به وحشت افتادهاند و جهان در پیش چشمشان تیره و تلخ و ابله مینماید، همانند عارفان و عاشقان خدایند. بالاخره هردو از زمین دور شدهاند.
+نوشته شده در جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی
صِحاحِ سِتّه، عنوان شش کتب حدیثی معتبر اهل سنت است. هرچند دوکتاب صحیح و چهار کتاب سنن است اما به همۀ آنها صحاح میگویند. [اینجا] صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابیداوود، سنن ابنماجه، سنن تِرمِذی، سنن نسائی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۴۲ ب.ظ توسط اشرفی
الإشارات و التنبیهات از آثار اصلی ابنسینا در علوم عقلی که از دو بخش منطق و مابعدالطبیعه تشکیل شده است. وجه تسمیه این کتاب آن است که در هر موضوعی که بو علی مطرح میکند، توضیح و تکمیلش را تحت عنوان اشاره و تنبیه میآورد. [اینجا] تدریس صوتی علامه حسن زاده آملی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۷:۴۴ ب.ظ توسط اشرفی
در مدرسه امام حسن عسکری علیه السلام اتاق گرفتم. مبلغ ۵۰۰تومان استاد شهریه میداد، ۵۰۰تومان هم مرحوم پدر حواله میکرد. با هزار تومان امورات به خوبی میگذشت. پار و پیرار که سیمی و زری بود مرا راستی خسروی مختصری بود مرا اللهم اغفر لوالدینا...
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۶:۷ ب.ظ توسط اشرفی
نهج البلاغه کتابی است که سید رضی (متوفای ۳۵۹ق) از فرمایشات حضرت علی علیه السلام جمع آوری کرد. البته بنای سید رضی بر این نبود که تمام فرمایشات حضرت را جمعآوری کند؛ بلکه به قسمتهای ممتازی که جنبۀ بلاغت و ابتکار دارند اکتفا کرد. لذا نام آن را نهج البلاغه به معنای روش بلاغت گذاشت. اَمّا بَعْدُ... معلوم میشود حمد و صلاتی هم داشته که سید رضی ذکر نکرده است. آیت الله منتظری، درسهایی از نهج البلاغه، ثانیه ۰۵، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۲ ب.ظ توسط اشرفی
جَواهرُ الکَلام فی شَرحِ شَرایعِ الاسلام نوشته محمدحسن نجفی (متوفای۱۲۶۶ق) است. این کتاب شرحی مفصل بر کتاب فقهی شرایع الاسلام محقق حلی است. [اینجا] محمدحسن نجفی معاصر امیرکبیر و محمدشاه قاجار بود. به جهت اهمیت این کتاب، به صاحب جواهر شناخته شد. [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۳۵ ق.ظ توسط اشرفی
کتاب المکاسب اثر شیخ مرتضی انصاری شوشتری (متوفای۱۲۸۱ق) است. از کتب مهم فقه استدلالی سطوح عالی حوزههای علمیه شیعه است. این کتاب در کنار کفایة الاصول آخوند خراسانی، یکی از دو ماده امتحانی مجلس خبرگان رهبری است. [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۱۲ ق.ظ توسط اشرفی
فَرائِدُ الاُصول یا رسائل کتابی در اصول فقه، اثر شیخ مرتضی انصاری شوشتری (متوفای۱۲۸۱ق) است. وجه تسمیهاش این است که شامل پنج رساله در قطع، ظن، برائت، استصحاب و تعادل و تراجیح است. [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۹:۵۴ ق.ظ توسط اشرفی
الحاشية على تهذيب المنطق للتفتازانی، تأليف عبدالله بن شهابالدين یزدى متوفاى ۹۸۱ق است. [اینجا] تفتازانی متوفای ۷۹۲ق است. [اینجا] بهاباد یکی از شهرستانهای استان یزد است. ملاعبدالله بهابادی استاد شیخ بهایی و معاصر با مقدس اردبیلی بود. [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۹:۷ ق.ظ توسط اشرفی
مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب یکی از کتابهای ابن هشام انصاری مصری (متوفای ۱۴۲۴ق) است. این کتاب نسخههای ویرایشی دیگر چون مغنی الادیب یا مغنی الاریب نیز دارد. [اینجا] الکلام الغنی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۸:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی
البهجة المرضیة علی ألفیة ابن مالک تألیف جلالالدین عبدالرحمن سیوطی متوفای ۹۱۱ق است. این کتاب شرحی بر الفیه ابن مالک متوفای ۶۷۲ق است. الفیه مشتمل بر هزار بیت در ادبیات عرب است. [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۸:۴۷ ق.ظ توسط اشرفی
جامِعُ المُقَدَّمات، مجموعهای از پانزده کتاب است که در سالهای ابتدائی در حوزههای علمیه تدریس میشد. این کتابها در دورههای مختلف و توسط نویسندگان گوناگون نوشته شده است و بعدها در یک جلد گردآوری شدهاند. اخلاق، منطق، صرف و نحو موضوعات کتابهای جامع المقدمات است. [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۸:۳۰ ق.ظ توسط اشرفی
مُنْیةُ المُرید فی أدَبِ المُفیدِ وَ المُسْتَفید اثر شهید ثانی متوفای ۹۶۵ق در آداب تعلیم و تعلم است. محمدباقر حجتی کرمانی آن را تحت عنوان آداب تعلیم و تعلم در اسلام ترجمه کرده است. [اینجا] تعلیم و تعلم از دیدگاه شهید ثانی و امام خمینی تالیف سید احمد فهری [اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی
الرَّوضَةُ البَهیَةُ فی شرح اللُّمعَةِ الدِّمِشقیَّة معروف به شرح لُمعه اثر شهید ثانی متوفای ۹۶۵ق است. [اینجا] این کتاب ۱۰جلدی که یک دوره فقه نیمه استدلالی است، سهسال زمان میبرد تا مقدمهای برای ورود به متون کاملا استدلالی مانند مکاسب باشد. [اینجا] قاضیان دمشقی حکم اعدام او را صادر کردند. شیخ در ۵۲ سالگی گردن زده شد و جسدش را سنگسار کردند و آتش زدند. مقبره و مضجع این شهید بزرگوار معلوم نیست. [اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی
اُصولِ اَربَعَمِائه به چهارصد کتاب حدیثی شیعه میگویند که راویان، روایات آن را بیواسطه یا با یک واسطه از امامان شیعه شنیدهاند. اما از آنجا که بعدها، بیشتر احادیث در کُتُب اَربَعه ثبت شد، توجه به اصول کمتر شد و بسیاری از آنها از بین رفت. امروزه تنها شانزده اصل از آنها به جا مانده که در کتابی به نام الاُصولُ السِّتَّه عَشَر چاپ شده است. [اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۸:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی
الکافی تالیف مرحوم کلینی متوفای ۳۲۹ ق است. مرحوم کلینی متوفای ۳۲۹ ق به دلیل ارتباط با اصحاب ائمه و دسترسی به اصول اربعمأة روایات این کتاب را با کمترین واسطه نقل کرده است. [اینجا] ساختار کتاب کافی علت نامگذاری کتاب کافی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۷:۵۴ ق.ظ توسط اشرفی
کتابُ مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیهُ (کتاب کسی که فقیه در نزدش حاضر نیست) دومین کتاب از کتب اربعه امامیه؛ اثر شیخ صدوق (۳۸۱ ق) است. در این کتاب حدود ۶۰۰۰ حدیث گردآوری شده و بر خلاف کتاب کافی، فقط مشتمل بر روایات فقهی است. [اینجا] ترجمه من لا يحضره الفقيه
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۷:۴۱ ق.ظ توسط اشرفی
بِحارُالاَنوار الجامِعَةُ لِدُرَرِ أخبارِ الأئمةِ الأطهار مشهور به بحارالانوار، مجموعه حدیثی شیعه است که با نظارت علامه مجلسی متوفای ۱۱۱۰ق تألیف شده است. تألیف این کتاب بیش از ۳۰ سال طول کشید و گروهی از شاگردان علامه مجلسی او را در این کار یاری کردهاند. مؤلف، کتاب را بر اساس ۲۵ موضوع کلی طراحی کرد و آن را در ۲۵ جلد جای داد که در دورههای اخیر به صورت ۱۱۰ جلدی منتشر میشود. مشرعة بحارالانوار
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۷:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی
تا وقتی امام حسین زنده بود کسی جرأت نداشت به خیمهها حمله کند. امام در گودی قتلگاه افتاد. نمیدانستند زنده است یا شهید شده! جرأت هم نمیکردند نزدیک بشوند. یکی گفت: اگر میخواهید بدانید زنده است یا نه، فریاد بزنید به خیمهها حمله کنید اگر زنده باشد تکان میخورد.
+نوشته شده در شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی
روز اول محرم است. امام حسین(ع) در قصر بنی مُقاتل منزل کرد. قصر بنی مُقاتل آخرین منزلگاه مکه به کربلاست. امام کسی را به خیمۀ عبیدالله بن حر جُعفی فرستاد تا از او بخواهد به دیدار امام بیاید. عبیدالله عذر آورد. امام به خیمه عبیدالله رفت و از او یاری خواست. عبیدالله به جای جانش را در اختیار امام قرار دهد باز هم عذر آورد و اسب و شمشیرش را در اختیار حضرت گذاشت. امام فرمود: من به اسب و شمشیر تو نیاز ندارم. حالا که دعوتم را نپذیرفتی دور باش تا استغاثهام را نشنوی! پیام امام خمینی به گورباچف دعوت امام حسین از زهیر من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین
+نوشته شده در جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۳۹ ب.ظ توسط اشرفی
پاسی از شب گذشته بود. چندتن از افسران به سوی خیمه نادرشاه رفتند؛ اما ترسیده بودند. فقط محمدخان قاجار، صالحخان و یک شخص متهور دیگر وارد خیمه شدند. چوکی تا متوجه آنها شد، نادر را بیدار کرد. نادر خشمناک از جای برخاست و شمشیر کشید اما پایش در ریسمان چادر گیر کرد و افتاد. تا خواست برخیزد، صالح خان با ضربتی دست او را قطع کرد و محمد خان قاجار سرش را برید. تاريخ اسلام پر است از خيانت بزرگان شکوه در مذهب درویش حرامست ولی
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی
علامه طهرانی از علامه طباطبایی نقل میکند که فرمود شاگرد برادرم روح افلاطون را احضار کرد. افلاطون گفت قدر خودتان را بدانید که میتوانید روی زمین لا اله الا الله بگویید. ما در زمانی زندگی کردیم که بتپرستی غالب بود. حتی یک لا اله الا الله نمیتوانستیم بر زبان جاری کنیم. علامه طهرانی، معاشناسی، جلد ۱، صفحه ۱۸۵، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۲:۲۴ ق.ظ توسط اشرفی
محدث قمی ماه مبارک را در مسجد گوهرشاد منبر میرفت. ملاعباس تربتی از تربت به مشهد آمده بود تا از منبر شیخ عباس قمی استفاده کند. وقتی چشم محدث قمی به ملاعباس تربتی افتاد که در گوشهای از مجلس نشسته بود، از منبر پایین آمد و به مردم گفت از ملاعباس تربتی استفاده کنند. محدث قمی تا آخر ماه مبارک منبر نرفت. فضیلتهای فراموش شده، حسینعلی راشد، صفحه دیباچه، برداشت آزاد منبر ملاعباس تربتی
+نوشته شده در سه شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۳:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی
وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ [زیارت اربعین] فرازی از زیارت اربعین امام حسین است که امام صادق علیه السلام به صفوان جمّال تعلیم داد. حکمت و موعظه و جدال احسن کارساز نبود. سیدالشهدا باید خون میداد تا مردم را از جهالت نجات دهد. راه شکوفایی اندیشه و انگیزه اربعین در بیان آیت الله خامنهای
+نوشته شده در سه شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۴:۴۵ ق.ظ توسط اشرفی
مرحوم شریعتی منظرهای از مقابلۀ مرغ و جوجه را ترسیم میکند که جوجه به عادت همیشگی دنبال مادر میدود اما امروز مرغ مادر منقار تیزش را بیرحمانه به پشت و پهلوی جوجه میزند و با کندن پر و پوست و گوشت جوجه، او را مجروح میکند. مرغ با هر منقاری که بر جوجهاش میزند، پارهای از قلب خویش را به منقار میکَند. این عشق است که در اوج اخلاصش به ایثار رسیده و در اوج ایثارش به قساوت! در اسلام خاتمیت چنین عشقی است. دکتر علی شریعتی، هبوط در کویر، عشق فرزند، صفحه ۶۱۸، برداشت آزاد ختم نبوّت ختم امامت تأخیر خاتمیت خاتمیت در بیان اقبال ای ختم پیمبران مرسل آیا امامت تأخیر ختم نبوت است؟
+نوشته شده در دوشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۱۸ ب.ظ توسط اشرفی
سال ۱۳۶۵ محضر آیت الله سید ابوالحسن شیرازی امام جمعۀ مشهد فردی پریشان وارد اتاق شد. گفت: من راننده کامیونم. در جاده تصادف کردم. ماشینم چپ شد و ته درّه افتاد. اینها را میگفت تا کمک بگیرد؛ اما معظمله میخندید. من تعجب کردم که حالا چه جای خندیدن است؟ بعدها فهمیدم مردان خدا با این مصائب هراسان نمیشوند. اگر ز کوه فرو غلطد آسیا سنگی شکر خدای را که بر مصیبتی گرفتار شدم
+نوشته شده در دوشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۹:۱۸ ب.ظ توسط اشرفی
من خوف این را دارم که آنها براى خاطر ما و شنیدن حرف ما به بهشت بروند و ما براى خاطر اینکه خودمان مهذب نبودیم به جهنم. و آن خوف زیادى که من دارم این است که ما روبرو بشویم با آنها، ما در جهنم باشیم، آنها در بهشت باشند و اشراف به ما پیدا کنند و این خجالت را انسان کجا ببرد؟ امام خمینی، صحیفه نور، جلد ۱۸ از ۲۲، صفحه ۴۴، برداشت آزاد [اینجا] گفت عالم به گوش جان بشنو
+نوشته شده در دوشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۶:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی
معمولا در مساجد بعد از نماز جماعت، احکام نماز گفته میشود؛ اما کسی نمیگوید نمازتان را به قلبتان برسانید. چون برای رساندن نماز به قلب، باید محبت دنیا را از قلب بیرون کند. میگوید: عمری دویدوم تا دنیا را بهدست آوردم؛ حالا از دست بدهم؟ دیوانهام؟ مزاج گويی یا مصلحت گویی؟ شرط ورود به مدرسه افلاطون
روزی در جمع یاران به بهشتی گفتم: این تهمتهای تلخ آزارت نمیدهد؟ نگاهم کرد و گفت: آسیاب به نوبت است. نوبت تو هم خواهد رسید. چهقدر این روزها بیشما سخت میگذرد دوستان! من تا نمیهراه آمدم. مشیّت این بود که بمانم تا نوبت به من برسد تا در سنگ زیر و بالای آسیاب صدای شکستنهای خود را بشنوم. دلم که میگیرد گاهی یاد امام آرامم میکند. بچهها بوی بهشت میآید دلم که میگیرد مجیر باز میکنم
تا بگویم شرح درد اشتیاق [مولوی] اگر به مردم بگویید غم من این است که از خدا جدا شدهام و به اینجا آمدهام، میگویند: شکمت سیر است. اگر از آنها بپرسید: غم شما چیست؟ میگویند: پول نداریم. مردم چه میدانند غم فراق چیست؟ چه میدانند غم دور شدن از آن حقیقت آسمانی چیست؟ بنابراین سینهای میخواهم که از غم فراق شرحه شرحه شده باشد تا بفهمد من چه میگویم. غربت انسان
پیش دشمن دشمن و بر دوست دوست آنک میترسی ز مرگ اندر فرار آن ز خود ترسانی ای جان هوش دار [مولوی] وجودی که به ظلمت دنیا عادت کرده از نور مرگ میترسد. مانند موش کوری که از نور میترسد. چون مرگ رسد چرا هراسم؟ اذیتم نکن حسینعلی
مُلک دنیا بودش و هم مُلک دین [رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً] اتفاقا شاه روزی شد سوار/با خواص خویش از بهر شکار بهر صیدی میشد او بر کوه و دشت/ناگهان در دام عشق او صید گشت [مولوی] در عرفان مراد از پادشاه انسان است. ما را فرستادند تا شکار کنیم. خواص و یارانی هم مثل عقل و وهم و قوای گوناگون به ما دادهاند. آمده بود صید کند، صید شد. حرف بشنوید غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود خویش فربه مینماییم از پی قربان عید خنک آن قماربازی که بباخت هر چه بودش
+نوشته شده در یکشنبه ۳ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۶:۴۴ ب.ظ توسط اشرفی