بیست و هفتم رجب قول مشهور است اما مرحوم شیخ صدوق درکتاب عیون اخبار الرضا (ع)، در ماه رمضان دانسته است. شهر رمضان، الشهر الذی أنزل الله تعالی فيه القرآن... و فيه نبئ محمد (ص)...
عيون أخبار الرضا (ع)، الشيخ الصدوق، جلد اول، صفحه
۱۲۳، برداشت آزاد [
اینجا]
سروش، ماه رمضان و قرآن، دقیقه ۴، برداشت آزاد
نزول دفعی و نزول تدریجی
+نوشته شده در سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۱۶ ق.ظ توسط اشرفی
تقریباً تمامی صحابه پیامبر و شخصیتهای صدر اسلام در این قبرستان دفن شدهاند. با این وجود فقط تعداد ۲۴ قبر شناخته شده است. [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی
مطابق معتبرترین نقلها، اوّلین کسی که از خاندان پیغمبر شهید شد، جناب علی اکبر و آخرین نفر جناب ابوالفضل العباس بود. جناب ابوالفضل سه برادر کوچکتر از خود را مخصوصا قبل از خودش به میدان فرستاد. گفت بروید برادران؛ من میخواهم اجر مصیبت برادرم را برده باشم. یعنی ایشان وقتی شهید شدند که از اصحاب و اهل بیت کسی جز سید الشهداء نمانده بود.
حماسۀ حسینی، مرتضی مطهری، جلد ۱، صفحه ۲۵۷، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۳۴ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در یکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۳:۵۹ ق.ظ توسط اشرفی
ابوحامد محمد غَزّالی در كودكى پدرش را از دست داد. غَزّال بر پیشهوری اطلاق میشد که نخِ پشم میفروخت. پدرش مردى پارسا و صوفى مسلك بود. او براى گذران زندگى ريسمان(نخ) فروشى میكرد، يعنى پشم و پنبه حلاجى شده را با دستمزدى رايج به زنان چرخريس میسپرد تا تبديل به نخ يا ريسمان کنند، آنگاه رشتههاى آماده شده را در دكان خويش، در شهر طوس، میفروخت.
ترجمه احیاء علوم الدین، به کوشش حسین خدیوجم، جلد اول، صفحه ۷، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی
آمد از کهسار سیلآسا به زیر [
ملا احمد نراقی]
ناگهان چشم پلنگ به گربهای نحیف افتاد. پرسید: چرا لاغری؟ مگر تو از خانوادۀ ما نیستی؟ چه کسی با تو چنین رفتار کرد؟ گربه گفت: آدمیزاد؛ پلنگ عصبانی شد و گفت: آدمیزاد کجاست تا پوستش را بدرم؟ گربه پلنگ را به کشتزاری برد و مرد دهقان را به او نشان داد. پلنگ غرید و گفت: تو این گربه را زبون کردی؟
مرد دهقان گفت: آری؛ آنچه با او کردم با تو نیز میکنم اما تو چنگ و دندان داری و من سلاح ندارم. پلنگ پرسید سلاحت کجاست؟ مرد گفت: در خانه؛ پلنگ گفت: برو بیاور؛ مرد گفت: مگر اینکه قبول کنی تو را به درختی ببندم تا فرار نکنی! پلنگ قبول کرد. دهقان او را به درختی بست و با دسته بیل به جانش افتاد. پلنگ که استخوانش شکسته بود از گربه پرسید وقتی من به اندازۀ تو کوچک شوم، این مرد از من دست برمیدارد؟ گربه گفت: اگر از موش هم کوچکتر شوی، امید به خلاص شدنت نیست!
ای برادر اهل دنیا سربهسر/ آدمیزادند و از آدم بتر
تا توانی میگریز از دامشان/ بلکه از جایی که باشد نامشان
فریاد که در رهگذر آدم خاکیجستم از دام به دام آر گرفتار دگر
+نوشته شده در جمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۶:۲۸ ب.ظ توسط اشرفی
اِماله به معنی میل دادن، خم کردن و برگرداندن است. در قاعده اِماله، کلمهای را به صورت اصلی مینویسند و آن را با کلمهای دیگر قافیه میکنند. مثلا در بیت زیر، امام را باید امیم خواند.
تا به جای او شناسیمش امام
[امیم]/ دست و دامن را به دست او دهیم [
۶۶۹]
در بیت زیر، مری همان مِراء است که امال شده، به معنی ستیز و جدال
موشکی در کف، مهارِ اُشتری/ در رُبود و شد روان او از مِری [
۳۴۳۷]
در بیت زیر، خور را خر میخوانیم
نگون کرده ایشان سر از بهر خور/ تو آری به عزت خورش پیش سر [
سعدی]
+نوشته شده در جمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۵:۵۴ ب.ظ توسط اشرفی
یافتند اندر رَوِش، بندی گیاه [
۲۴۵۷]
شتر و گاو و قوچی در اثنای راه دستهای گیاه پیدا کردند. چون مقدار آن گیاه ناچیز بود گفتند هر کس سالمندتر است آن را بخورد. قوچ گفت: من با آن قوچی که خداوند فَدیّه حضرت اسماعیل(ع) کرد در یک چراگاه چریدهام. گاو گفت: من جفتِ آن گاوی هستم که آدم ابوالبشر زمین را شخم زد. شتر بدون اینکه حرفی بزند دسته علف را خورد و گفت: نیاز به تاریخ و سند نیست، گردن بلندم نشان میدهد که من از شما بزرگترم!
در این حکایت، گاو و قوچ نمادِ اصحاب قیل و قال هستند و شتر نماد اصحاب کشف و شهود است. آنچه آدمی را به حقیقت میرساند ذوق و حال است نه دعاوی بوالفضولانه!
محاکمه موسولینیدوزخ است آن خانه کان بی روزن استعلم رسمی سر به سر قیل است و قال
+نوشته شده در جمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۵:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی
شاه هنوز به دنبال جایی است تا ساعات آخر عمرش را در آسایش بگذراند. فریده دیبا مینویسد، داستان رفتن ما از ایران و سرگردانی در مصر و مراکش و باهاما و مکزیک و آمریکا بسیار عبرتآموز است. یک جملۀ محمدرضا همیشه آزارم میدهد؛ هنگامی که آمریکاییها به بهانههای مختلف میکوشیدند او را به ایالات متحده راه ندهند تا موجبات عصبانیت رژیم انقلابی ایران را فراهم نیاورند، شاه در یک مکالمۀ تلفنی به
راکْفِلِر گفت: آیا در این دنیای بزرگ جایی برای گذراندن آخر عمرم پیدا نمیشود؟
تاريخ پهلوی ۴، روزگار با ما چه کرد؟، ابراهیم حسن بیگی ، صفحه ۱۰۹، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۵:۷ ق.ظ توسط اشرفی
اسدالله علم در خاطرات روز پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۵۲ آورده است، شاه فرمود: گاهی فکر میکنم مردم ایران بهترین مردم روی زمین هستند، گاهی هم میبینم خیلی غرغرو هستند. گفتم: غرغر کردن به قول تالیران از حقوق حقۀ مردم است. شاه خندید.
تاریخ پهلوی، صفحه ۱۰۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۴:۴۹ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۵:۲۰ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۳:۲۱ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۹:۳۲ ق.ظ توسط اشرفی
چونکه در بازارِ عطّاران رسید [۲۵۷]
ما به لَغو و لَهو فربه گشتهایم/ در نصیحت خویش را نسرشتهایم [
۲۸۶]
جواب مردم به حضرت نوح
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۹:۱۸ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۴۰ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۲۵ ق.ظ توسط اشرفی
فریده دیبا میگوید: محمدرضا ساعت نه صبح ۵ مرداد ۱۳۵۹ از دنیا رفت. من، فرحناز ۱۷ ساله، اردشیر زاهدی، مارک مرس، دخترم فرح، اشرف و امیرشجاع بالای سرش بودیم.
تاريخ پهلوی ۴، روزگار با ما چه کرد؟، ابراهیم حسن بیگی ، صفحه ۱۱۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۱ ق.ظ توسط اشرفی
فاترک ما ارید لما یرید
شرط عاشق آن است که هر چه معشوق دوست بدارد او نیز دوست بدارد. و غالباً محبوب فراق و بعدِ محب خواهد، تا محب از جفای او به عشق پناه برَد النار سوط یسوق اهل الله الی الله، اشارت به آن است.
لمعات عراقی، لمعۀ ۲۲، برداشت آزاد [
اینجا]
جز او کسی نیستفبما رحمة من اللّه لنت لهم
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۷:۲۳ ق.ظ توسط اشرفی
بزرگی را پرسیدم در معنی حدیث اَعدی عدوِّک نَفسُک الَّتی بینَ جَنبَیکَ
گفت: هر دشمنی که با وی احسان کنی دوست گردد مگر نفس که هر چه یشتر مدارا کنی دشمنتر شود.
فرشته خوی شود آدمی به کم خوردن/ وگر خورد چو بهایم بیوفتد چو جماد
مراد هر که بر آری مطیع امر تو گشت/ خلاف نفس که فرمان دهد چو یافت مراد
گلستان سعدی، باب هفتم، در تأثیر تربیت، حکایت ۱۹، برداشت آزاد [
اینجا]
مبارزه با نفس کار خواص استاندرونت ز طعام خالی دار
+نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۷:۸ ق.ظ توسط اشرفی
امیرالمؤمنین(ع) به کسی که لباس ناقص پوشیده بود فرمود: باید با پوشیدن لباس کامل از آبروی اهل و عیال هم مراقبت کنید. آنگاه آیاتی قرائت فرمودند که باید اثر نعمات الهی ظاهر شود.
دکتر پاکنژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، جلد ۱۸ از ۴۰، صفحه ۷۲، برداشت آزاد
احترام مدرّس به طلبۀ درسخوان
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۸ ب.ظ توسط اشرفی
در جنگ بدر ابن مسعود خواست سر ابوجهل را ببرد. ابوجهل گفت: مقدارى از سينهام را ببر تا سرم بزرگتر جلوه كند. راستى كه ابوجهل است. ابن مسعود با كارد كند و كهنهاى كه داشت، هر چه كرد نتوانست سر او را ببرد، عاقبت با شمشير سر نحسش را مقدارى از بالاى گردن برید تا از ساير سرها كوچكتر باشد آنگاه كشان كشان نزد پيغمبر آورد.
شهید دستغيب، حقایقی از قرآن، صفحه ۱۷۱، برداشت آزاد
ابوجهل به ابن مسعود سیلی زدمکافات ابوجهلکنش و واکنش
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۴ ب.ظ توسط اشرفی
مجازات غیر از مکافات است. جزا همان پاداش مربوط به آخرت است؛ ولى مكافات، عكس العمل و آثار وضعى و دنيوى است. هر عملى از هر كسی که سر میزند، يقيناً جزاى آخرتى دارد؛ امّا ممكن است مكافات دنيوى نداشته باشد. اوايل اسلام، در مكّه معظّمه، ابوجهل سيلى محكمى به گوش ابن مسعود زد و او را مجروح کرد، پس از پايان جنگ بدر، ابن مسعود سر ابوجهل را برید، گوشش را سوراخ كرد، كشان كشان به سوى پيغمبر صلى الله عليه و آله آرورد. اين مكافات است؛ امّا جزاى آخرتش به جاى خود محفوظ است.
شهید دستغيب، معارفى از قرآن، صفحه ۹، برداشت آزاد
یک طایفه را بهر مکافات سرشتندحکم مستوری و مستی همه بر عاقبت استابن مسعود سر ابوجهل را بریدابوجهل به ابن مسعود سیلی زدکنش و واکنش
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۹:۵۷ ب.ظ توسط اشرفی
آیت الله مدرس مدت زیادی منزل اجارهای داشت. شترداران قمشه نذر کردند هرگاه سفری به سلامت انجام دهند، از کرایۀ هر شتر یک ریال کنار بگذارند تا برای مجتهد طراز اول خود خانهای بخرند. با هزار و هفتصد(۱۷۰۰) ریال، منزل مخروبهای در بازار اصفهان خریدند. آنگاه مدرس آستین بالا زد و در آن، اتاقی برای خود ساخت.
مسعود نوری، حکایتهایی از زبان سرخ... مدرس، صفحه ۶۹، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۹:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۹:۱۵ ب.ظ توسط اشرفی
من دو کوری دارم ای اهل زمان [۱۹۹۳]
بانگِ زشتم مایۀ غم میشود/ مِهرِ خلق از بانگِ من کم میشود [۱۹۹۷]
کرد نیکو چون بگفت او راز را / لطفِ
[لطافت] آوازِ دلش، آواز
[حنجره] را [۲۰۰۱]
و آنکه آوازِ دلش هم بَد بُوَد/ آن سه کوری، دوریِ سَرمَد بُوَد [۲۰۰۲]
نالۀ کافر چو زشت است و شَهیق/ زآن نمیگردد اجابت را رفیق [
۲۰۰۵]
ناقصان سرمدیچگونه دعا کنیم؟
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۲۰ ب.ظ توسط اشرفی
در خبر است هر که کسی را غیبت کند باید به وی استغفار کند. بعضی از سلف بودند که حلال نمیکردند و میگفتند در دیوان ما هیچ حسنهای بزرگتر از آن نیست. لکن درست آن است که عفو کردن حسنهای فاضلتر است. حسن بصری را یکی غیبت کرد. طبقی رطب به عنوان هدیه نزد وی فرستاد و گفت: شنیدم تو عبادت خود را به من هدیه دادی، من نیز خواستم مکافات کنم؛ معذور دار که نتوانستم کامل کنم.
و بدان که بِحلی آن وقت درست بوَد که بگوید چه گفتهام، که از مجهول بیزار شدن درست نبوَد.
کیمیای سعادت، محمد غزالی، صفحه ۶۶۸، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲:۴۰ ب.ظ توسط اشرفی
رسول خدا فرمود: طلب علم فریضه است. متکلمان میگویند: مراد علم کلام است، فقها میگویند: علم فقه است، محدثان میگویند: علم کتاب و سنت است، صوفیان میگویند: علم احوال دل است. اما اختیار ما آن است که مراد یک علم مخصوص نیست و این همه نیز واجب نیست. هر که چاشتگاه مثلا بالغ شود، در وقت واجب میشود معنی لا اله الا الله و محمد رسول الله را بداند. نه بدان معنا که به دلیل بداند. لکن بر جملۀ صفات حق تعالی و پیامبر و آخرت و بهشت و دوزخ و حشر و نشر اعتقاد کند. در وقت نماز شام بود علم نماز شام واجب است. در وقت ماه رمضان علم روزه واجب است. در وقت زکات علم زکات واجب است. در وقت نکاح علم نکاح واجب است. در وقت کار علم کار واجب است.
کیمیای سعادت، محمد غزالی، صفحه ۱۴۸، برداشت آزاد [
اینجا]
ضرورت مسئولیت اجتماعی
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
بدانکه همۀ مقامات دین با سه اصل آید: علم و حال و عمل. علم اصل است و از وی حال خیزد و از حال عمل خیزد و همچنین علم، شکر شناخت نعمت است از خداوند و حالت، شادی دل است بدان نعمت و عمل، به کار داشتن نعمت است در آنچه مراد خداوند است.
کیمیای سعادت، محمد غزالی، صفحه ۹۴۸، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
چرا موش از شیر نمیترسد؟چه نیازی به علم دین داریم؟
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۲ ب.ظ توسط اشرفی
حاج آخوند فرمودند: مرا در صحن مطهر امام رضا(ع) دفن کنید تا قدم زوار روی چشمانم باشد. آنگاه طبق وصیت آن مرحوم بر سنگ قبر نوشتند: و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید؛ یعنی هنوز در عهد دقیانوسیم!
فضیلتهای فراموش شده، حسینعلی راشد، صفحه ۹۴، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۵:۳۰ ق.ظ توسط اشرفی
هنگامی که قوای مهاجم آلمان شهر پاریس را محاصره کردند، پاستور فرانسوی چنان در آزمایشگاه خود مشغول کار بود که صدای توپهای دشمن را نشنید.
رمز پیروزی مردان بزرگ، جعفر سبحانی، صفحه ۱۹، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۵:۵ ق.ظ توسط اشرفی
پس از جنگ بدر، پیامبر اکرم فرمود قبور شهدا را در یک ردیف قرار دهید و دقت کنید که ظاهر قبرها زیبا باشد، یکی از مسلمانان گفت: ای رسول خدا! اگر ظاهر قبرها زیبا نباشد، شهدا ناراحت میشوند؟ پیامبر فرمود: شهدا ناراحت نمیشوند بلکه زندگان را ناراحت میکند، زیرا مشاهده یک قبر زشت و ناموزون، یکی از مناظر غمانگیز است. این موضوع به صورت محکم کردن قبرها، در جریان دفن سعد بن معاذ نیز آمده است که پیامبر اکرم جسد پاک او را در قبر گذاشت و صورت قبر را محکم و زیبا و موزون درست کرد، و فرمود: می دانم که بدن او به زودی پوسیده میشود، ولی خداوند دوست دارد بندهای را که وقتی کاری انجام داد آنرا محکم و استوار انجام دهد.
مصطفی زمانی وجدانی، داستانها و پندها، جلد ششم، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۴:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی
ریشی درون جامه داشتم. شیخ از آن هر روز بپرسیدی که چون است و نپرسیدی کجاست. دانستم از آن احتراز میکند که ذکر همه عضوی روا نباشد. خردمندان گفتهاند هر که سخن نسنجد از جوابش برنجد. [
سعدی]
هر که آنجا نشیند که خواهد
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی
در زمان مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم نائینی، بین اصحاب بر سر مرجعیت اختلاف بود. تا وقتی مرجعیت به مرحوم اصفهانی رسید. آنگاه مرحوم نائینی طرفداران خود را جمع کرد و به آنها گفت تا حالا هر چه گفتید تمام شد. از این به بعد چیزی نگویید چون آبروی مرحوم نائینی آبروی اسلام است.
استاد پایانی، مکاسب، جلد اول، نوار مبحث غیبت، صفحه ۱۳۶، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی
الکساندر هَمیلتون میگفت: مردم میگویند تو نابغه هستی! من از نبوغ خود خبر ندارم؛ فقط میدانم شخص زحمتکشی هستم!
رمز پیروزی مردان بزرگ، جعفر سبحانی، صفحه ۱۸، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۹ ق.ظ توسط اشرفی
کتاب ده جلدی مُعجم البُلدان بزرگترین کتاب جغرافیای اسلام است که یاقوت حَمَوی در قرن ششم هجری نگاشته است. یاقوت بردهای بود که ابراهیم حَمَوی او را برای کسب و تجارت به شهرهای مختلف میفرستاد. او در مسافرتهای خود یادداشتهایی از اوضاع جغرافیایی و طبیعی شهرها نوشت و کتاب مُعجم البُلدان را تألیف کرد.
رمز پیروزی مردان بزرگ، جعفر سبحانی، صفحه ۱۸۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی
بس خجالت که به روی آمد ازین تقصیرم [
حافظ]
+نوشته شده در سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱:۳۳ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱:۳۲ ب.ظ توسط اشرفی
امام علی(ع) وارد مسجد شدند، دیدند گروهی چرت میزنند. پرسیدند اینها کیانند؟ گفتند: رجال الحق؛ کسانی که خانه و زندگی را رها کردهاند و همواره در مسجد عبادت میکنند. اگر چیزی به آنان بدهند میخورند والا صبر میکنند. حضرت فرمود: سگهای کوفه هم همینگونهاند. آنگاه آنان را به ضرب تازیانه از مسجد بیرون کرد و فرمود: دنبال کار بروید. اسلام کسل و بیروح و نشاط ندارد.
ویژگیهای معلم خوب، حسین مظاهری، صفحه ۴۱، برداشت آزاد
کار و کوشش
+نوشته شده در سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۶ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳ ق.ظ توسط اشرفی
امورى كه منجّمين به آنها حكم مىكنند، برخی را از اصحاب وحى سلام اللّه عليهم گرفتهاند، در بعضى ديگر ادّعاى تجربه نمودهاند و پارهاى ديگر بر امور ذىفروعی مبتنی است كه قوّه بشرى وافى به ضبط و احاطه آنها نمىباشد. چنانچه امام صادق عليه السّلام فرمود: كثيره لا يدرك و قليله لا ينتفع به! [
اینجا]
طاقت و حسرت
+نوشته شده در سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۴:۱۷ ق.ظ توسط اشرفی
كهانت تسخير جنّ براى اطّلاع از امور غيبى است؛ مثلًا به وسيله جن مال دزديده شده را پيدا میکنند. پيش از اسلام، كهانت خيلى رواج داشت و اين فن، خيلى رياضت دارد. افرادى پيدا میشدند كه اين رياضتهاى شيطانى را تحمّل میکردند تا روحشان خبيث میشد و جن مسخّر ايشان میگرديد.
پرسشها و پاسخها، شهید دستغیب، صفحه ۱۰۲، برداشت آزاد
آموزش سحر
+نوشته شده در سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۳:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی
باز خواجۀ انبیاء گفت علیهم السلام: اَحَبُّ العِبادِ اِلیَ الله الأَتقِیاءُ الأَخفِیاءُ
گفتند: یا رسول الله، ما این در خویشتن مییابیم.
فرمود: شتروانی است به یمن، او را اویس گویند، قدم بر قدم او نهید.
تذکرﺓالاولیاء، عطار نیشابوری، برداشت آزاد [
اینجا]
تلاوت قرآن بر سر دیوار
+نوشته شده در دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۶:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی
دزدی را نزد متوكل عباسى آوردند. متوکل از قاضی القضات پرسید، چه مقدار از دستش را بايد بريد؟ گفت در قرآن آمده است وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما؛ اما دست را برای وضو تا مرفق بايد شست فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ لذا دستش را از مرفق بايد بريد. خليفه از قضات ديگر كه در مجلس حاضر بودند، پرسيد. گفتند: فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ از مچ بايد بريد. خليفه از امام شيعیان حضرت جواد عليه السّلام پرسید. حضرت فرمود: أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ ... بايد انگشتان او را بريد؛ خليفه گفت: احسن! قاضی القضات آنقدر سعایت کرد تا خلیفه امام را مسموم کرد.
شهید دستیب، اخلاق اسلامى، صفحه ۱۲۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۶:۲۰ ب.ظ توسط اشرفی
وَ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلی فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله (
انفال ۱۶)
نرمش قهرمانانه، عقبنشینی از اصول نیست؛ نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است؛ به معنای این است كه سالك راه خدا، در هر نوع سلوكی؛ وقتی به سمت آرمانهای گوناگون و متنوّع اسلامی حركت میكند، باید از شیوههای متنوّع استفاده كند. [
اینجا]
مؤمن مانند سنبل است
+نوشته شده در دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۵ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۰ ق.ظ توسط اشرفی
بسم الله الرحمن الرحیم
ما ننسخ من آیة او ننسها نات بخیر منها او مثلِها (
بقرة ۱۰۶)
امام خمینی، صحیفه نور، جلد ۱۵ از ۲۲، صفحه ۱۷۹، برداشت آزاد [
اینجا]
من: ریاست جمهوری معظمله پس از ترور شهید رجایی صورت گرفت.
ما ننسخ من آیة أو ننسها...
+نوشته شده در دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۲۴ ق.ظ توسط اشرفی
مٰا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهٰا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْهٰا أَوْ مِثْلِهٰا... (
بقره ۱۰۶)
کلمه نُنْسِهٰا از مصدر انساء به معنای تأخیر انداختن یا حذف کردن است. بدین معنا که نزول آیه به تأخیر افتد و پس از مدّتی نازل شود. این آیه در مقام پاسخ به یهود است که سؤال میکردند چرا در اسلام برخی قوانین تغییر پیدا میکند؟ یکی از مصادیق آیه، استمرار امامت است. هر امامی که از دنیا میرود، امام دیگر جانشین او میشود.
حکم تنفیذ ریاست جمهورى آیت الله خامنهاىتقدیم تحریرالوسیله بر حاشیۀ عروﺓ الوثقی
+نوشته شده در دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۳ ق.ظ توسط اشرفی
طلحه و زبير با اصرار زياد، حكومت بصره و حكومت مصر را از اميرالمؤمنين گرفتند و چون تشكر كردند، اميرالمؤمنين فرمان حكومت آنها را پاره كرد و فرمود: از اين بار سنگين كه به دوش شما آمده است، نبايد تشكر كنيد؛ معلوم میشود از آن قصد سوء استفاده داريد.
زندگانی چهارده معصوم، آیت الله مظاهری، صفحه ۶۰، برداشت آزاد [
اینجا]
فرق تقدیر و تشکر
+نوشته شده در دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱:۶ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۸ ق.ظ توسط اشرفی
شتر عربی گم شده بود. نذر کرد اگر پیدا کند آن را به ده دینار بفروشد. اتفاقا پیدا شد. گربهای به گردن شتر آویخت و گفت: شتر ده دینار، گردنبند هم صد دینار! البته گردنبند را از گردن شتر باز نمیکنم! عربی گفت: نعم الجمل لولا القلادة!
استاد فاضل هرندی، رسائل، جلسه ۹۰، دقیقه ۲۸:۳۷، برداشت آزاد [
اینجا]
گدایی نان با سوزن
+نوشته شده در یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۹:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی
امام خمینی یک دانگ از منزلی که در محلۀ یخچال قاضی قم داشتند را مهر همسر آقامصطفی کردند. معصومه خانم در نجف از امام طلب مهریه کردند. امام به
آیت الله حائری نوشتند کسی را برای تقویم منزل ببرید تا مهر ایشان را پرداخت کنم. منزل ارزیابی و مهریه پرداخت شد.
وعده دیدار، صفحه ۷۸، برداشت آزاد
فروش منزل امام خمینی
+نوشته شده در یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی
از همۀ پیغمبران فاضلترم [
۱۱۱۹]
شخصی ادّعایِ پیغمبری میکرد. او را نزد سلطان بردند تا مجازات کند. سلطان دید مدّعی، مرد لاغری است که تحمل تنبیه ندارد. خواست با وی به نرمی صحبت کند تا راز ادّعای او را بیابد. پرسید: صبحانه چه خوردهای که ادعای پیامبری میکنی؟
گفت اگر نانم بُدی خشک و طَری/ کی کُنیمی دعویِ پیغمبری؟ [
۱۱۳۹]
منظور بیت به نحو تأویل این است که انبیای عظام میگویند اگر ما تعلّقِ خاطری به این دنیای دون داشتیم، هرگز در مرتبۀ برگزیدگان الهی قرار نمیگرفتیم.
ادعای پیامبری بهائیتاندرونت ز طعام خالی دارلاف شیخی در جهان انداختهچرا ابنسینا ادعای پیامبری نكرد؟
+نوشته شده در یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱:۳۹ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۸:۳۶ ق.ظ توسط اشرفی
امیرانِ سلطان محمود گلایه کردند که چرا به ایاز به اندازۀ سی امیر مقرری میدهی؟ سلطان جوابی نداد تا اینکه روزی برای شکار با سی تن از اُمَرا به صحرا رفتند. از دور کاروانی دیدند؛ به یکی از امیران گفت: برو ببین از کجا میآیند؟ او به شتاب رفت و بازگشت و گفت: از شهر ری؛ سلطان گفت: به کجا میروند؟ گفت: نمیدانم! سلطان به امیر دیگری دستور داد که برود و بپرسد به کجا میروند؟ او هم رفت و بازگشت و گفت: به یمن؛ سلطان پرسید: چه متاعی دارند؟ گفت: نمیدانم! سلطان امیر دیگری فرستاد تا از کاروان بپرسد. او هم رفت و بازگشت و گفت: کاسههای سفالی؛ سلطان پرسید: چه موقع از ری خارج شدهاند؟ گفت نمیدانم! به امیر دیگری دستور داد که برود و بپرسد. آن امیر رفت و بازگشت و گفت: هفتم رجب؛ سلطان پرسید: نرخ اجناس در ری چگونه است؟ گفت نمیدانم! بدین ترتیب سی امیر را فرستاد تا سی سؤال پرسیدند. آنگاه گفت: روزی با ایاز برای شکار به صحرا آمدیم؛ از دور کاروانی دیدیم؛ به ایاز گفتم برو و بپرس از کجا میآیند. ایاز رفت، سی سؤال پرسید و بازگشت! [
مولوی]
رفتگری نوعی مجازات است
+نوشته شده در یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۷:۳۳ ق.ظ توسط اشرفی
در مکتب عرفان روی دل بسیار تأکید شده و جهان بیرون و طبیعت خیلی تحقیر شده است. حال آنکه در کلام منسوب به امیرالمؤمنین، عالم، عالم اکبر است و انسان، عالم اصغر!
أتزعم انک جرم صغیر
و فیک انطوی العالم الاکبر
حالا اگر این منطق را بر منطق قرآن هم عرضه بداریم، میبینیم که قرآن این قدر به طبیعت بیاعتنا نیست؛ بلکه آیات آفاق و انفس در کنار یکدیگر است. سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم؛ البته من قبول دارم که عالیترین و شریفترین معرفتها برای انسان، در درون خود انسان و از درون خود او میآید ولی نه اینکه دیگر طبیعت آیت حق نباشد و فقط دل، آئینه خدا باشد، نه؛ دل یک آینه و طبیعت آینۀ دیگر خداست.
مرتضی مطهری، انسان کامل، صفحه ۲۰۳، برداشت آزاد [
اینجا]
شنیدستم که هر کوکب جهانی استانسان عالم کبیر استای کمان و تیرها بر ساختهفرق فقیه با صوفی چیست؟
+نوشته شده در یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۷:۰ ق.ظ توسط اشرفی