نکات

مراسم روز خیام

گوشی‌اش را باز کرد و پیامکی را خواند که فرماندار محترم، دعوتش کرده بود تا در مراسم روز خیام که در محل آرامگاه برگزار می‌شد، شرکت کند. پرسیدم این همان مراسمی نیست که دو ساعت پیش انجام شد و ما شاهدش بودیم؟ همان که زن و مرد کر خواندند و گلباران کردند و دست زدند؟ گفت: بله همان بود. اما چرا به جای اینکه دعوتمان کنند، دعوتشان نکنیم؟
+نوشته شده در یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی  

تشکّل

سلام کرد و کنارم نشست. احترامش کردم. خواست با هم قدم بزنیم. معلوم بود دنبال چیزی یا کسی می‌گشت. من که به بعضی از مدیریت‌ها انتقاد کردم، به آرامی گفت: شله قلمکاری که آن‌ها درست کردند، قاشقش همین است. گفتم یعنی چی؟ گفت: تشکّل!
+نوشته شده در یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی  

تقیّه کنید

پس از شهادت علی(ع) حجّاج بن یوسف ثقفی شیعیان حضرت را در کوفه دستگیر می‌کرد و به شهادت می‌رساند. نقل است که حجّاج، صد و بیست هزار نفر از شیعیان حضرت را کشته است. بر همین اساس حضرت دستور دادند اگر شما را ناچار به فحاشی علیه من کردند، قبول کنید و برای حفظ جان خودتان به من ناسزا بگویید. فانه لی زکاة و لکم نجاة برای من رشد و برای شما نجات است.
جلوه‌های ماندگار، صفحه ۲۶۵، برداشت آزاد [اینجا]
تقیه در امامت
زندگی امام جواد (ع)
دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز
فرق مصلحت با منفعت
سهل باشد خون‌خوری حجاج را
ده زکات روی خوب ای خوب‌ رو
دفاع ابن سکیت از خاندان علی(ع)
+نوشته شده در شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۶:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی  

سیلی‌های زندان اوین

در زندان اوین، سعيدی مرا بازجویی می‌کرد؛ چندتا سيلی محكم توی گوشم زد؛ اولين سيلی را كه زد صدای عجیبی در گوشم پیچید و پرده‌ی گوش چپم پاره شد.
جلوه های ماندگار، صفححه ۳۵، برداشت آزاد
محمد می‌گفت: در جلسات بازجویی آنقدر سيلی به سر و صورتم زدند كه شنوايی كامل گوشم را از دست دادم. به جد می‎توانم بگويم سيلی ها از ۳۰۰ - ۴۰۰ گذشت. آنقدر با شلاق بر بدنم زدند كه تا يك ماه آثارش مانده بود.  آن شب ازغندی شکنجه‌ای کرد كه حساب ندارد. بعد نشیمنگاه مرا به بدنۀ سرخ بخاری چسباند.
جلوه‌های ماندگار، صفحه ۲۵۷، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی  

خواب شیخ مفید

شيخ مفيد خواب ديد حضرت زهرا(س) امام حسن و امام حسين (ع) را آورده و می‌فرماید: «یا شیخ علمهما الفقه» صبح که شد، ديد مادر سيد مرتضی و سيد رضی كه نامش فاطمه بود دو فرزندش محمد و علی را آورده و می‌گوید: «به آنها فقه بیاموز» اين خواب را حتی ابن ابی الحديد معتزلی هم در نهج البلاغه نقل كرده است.
جلوه‌های ماندگار، صفحه ۳۳، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی  

ستودۀ جاهلان هم جاهلان باشند

به افلاطون گفتند امروز کسی را دیدیم که ثنای تو می‌گفت: افلاطون گریست و گفت: ستودۀ جاهلان هم جاهلان باشند.
قابوسنامه، عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۸:۵۶ ب.ظ توسط اشرفی  

جهل الرجال

مرحوم محمد ما به مناسبتی می‎گفت بعضي‌ها خيال می‎كنند در كشور قحط الرجال است؛ ولی در كشور قحط الرجال نيست، جهل الرجال است.
جلوه‌های ماندگار، صفحه۱۷۶، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۳۶ ب.ظ توسط اشرفی  

انسان از اسمش چيف می‎چند

گاهی اوقات در زندان دور هم می‎نشستیم و به قول معروف گعده داشتیم، شب نیمه شعبان بود دور هم جمع شده بودیم بنا شد هر کس با آواز یک بیت شعر بخواند، الزامی بود که همه باید می‎خواندند برای تفریح، آقای طالقانی خیلی بد می‎خواند، من هم خیلی بد می‎خواندم، آقای هاشمی بدتر از هر دوی ما می‎خواند، آقای لاهوتی نسبتا بد نمی‌خواند، آقای جلال رفیع هم بد نمی‌خواند، ایشان خیلی جوان خوشمزه و با استعدادی بود، او ضمن صحبتهایش گفت: یک داستان برایتان بگویم بخندید، در کرج یک طلبه ترک زبان منبر می‎رفت، به او گفتند حاج آقا کمونیست‌ها خیلی زیاد شده‌اند شما روی منبر یک چیزی علیه آنها نمی‌گویی؟ گفت ان شاءالله فردا شب می‎گویم، فردا شب منبر رفت و با همان لهجه ترکی گفت: کمونیسم نمنده؟! مارکسیسم نمنده؟! ایسلام ایسلام ! کمونیسم تف ! مارکسیسم اه، ایسلام، انسان از اسمش چیف می‎چند. بعد از منبر آمد پایین و گفت خوب منبری رفتم؟ گفتند آره خیلی خوب ردشان کردی!
جلوه‌های ماندگار، صفحه ۱۳۳ برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۳ ب.ظ توسط اشرفی  

آقای بروجرد و خرم آباد

تعدادی از خرم آبادی‌ها آمده بودند قم، می‎گفتند ما نمی‌گذاريم آيت الله بروجردی در قم بماند، آبروی ما آقای بروجردی است می‌خواهیم ايشان را ببریم. آقای خمينی و آقای ميرزا محمدتقی اشراقی آمدند كه جواب لرها را بدهند، به آن‌ها گفتند بابا، آقای بروجردی در قم كه باشد آقای ايران است اما بروجرد كه بيايد آقای بروجرد است، يكی گفت نه، ايشان بروجرد که باشد، آقای خرم آباد[مرکز استان لرستان] هم هست.
جلوه‌های ماندگار، صفحه ۱۹۱، برداشت آزاد [اینجا]
خاک آن دم باش و از رویش بجه
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۲ ب.ظ توسط اشرفی  

نماز باران مرحوم سید تقی خوانساری

مرحوم آقای حاج سید محمدتقی خوانساری در قم نماز استسقاء خواندند اما باران نیامد. فردای آن روز بعد از درس فرمودند: امروز دیگر مردم را خبر نمی‌کنیم. خودمان برویم نماز بخوانیم. من هم در هر دو نماز بودم؛ رفتیم با ۶۰۰ - ۵۰۰ نفر از طلبه‌ها نماز خواندیم. شب بارانی آمد که متفقین خبرش را به کشورهایشان مخابره کردند.
جلوه‌های ماندگار، صفحه ۱۸۷، برداشت آزاد [اینجا]
ای شیخ نمی‌بینی این گوهر شیخی را؟
ای کمان و تیرها برساخته
رفتن این آب فوق آسیاست
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۴:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی  

تغییر لباس حاج آقا رضا رفیع

حاج آقا رضا رفیع می‌گوید: رضاشاه به من گفت می‌خواهیم از تهران به خوزستان برویم. تو هم با تغییر لباس روحانیت باید همراه ما باشی. من گفتم با همین لباس بهتر است. گفت نخیر همین که من می‌گویم. به ناچار به خیابان لاله‌زار رفتیم و یک دست کت و شلوار و پاپیون خریدیم. خوزستان که رفتیم رضاخان گفت: شنیدم که حاج شیخ عبدالکریم مریض است. تو با دکتر اعلم بروید و از جانب من از ایشان عیادت کنید. برایم مشکل بود اما رفتم. عیادت کردیم و برگشتیم. رضاخان از دکتر پرسید آقاشیخ عبدالکریم راجع به تغییر لباس آقای قائم مقام عکس العملی نشان نداد؟ دکتر گفت اتفاقاً حدود نیم ساعتی که پیش حاج شیخ عبدالکریم بودیم از زمین و آسمان صحبت شد. ولی راجع به تغییر لباس حاج آقا رضا چیزی نگفت. رضاخان گفت پس معلوم می‌شود تغییر لباس روحانیت چندان عکس العملی ندارد. از خوزستان که برگشتیم دستور داد لباس آخوندها را بردارند.
جلوه‌های ماندگار، صفحه ۱۷۲، برداشت آزاد [اینجا]
اعتراض سردار فاخر به محمدعلی وحیدی
من شاه حسین ولی
لباس روحانیت آرم نبوت است
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۲۸ ق.ظ توسط اشرفی  

اشعار ناقوسیه

يابن الدنيا مهلاً مهلاً ، يابن الدنيا دقّاً دقّاً ، يابن الدنيا جمعاً جمعاً ، تفنى الدّنيا قرناً قرناً 
+نوشته شده در سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۸:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی  

دیدگانم بگرفتی که به غیر از تو نبینم

+نوشته شده در دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۵:۳۲ ب.ظ توسط اشرفی  

شارلاتانيزم مطبوعاتى

امروز مطبوعاتى پيدا می‌شوند كه همه‌ی همّتشان، تشويش افكار عمومی نسبت به نظام است. اين يك نوع شارلاتانيزم مطبوعاتى است.
آیت الله خامنه ای، ديدار با جوانان در مصلاى تهران‏، ۱۳۷۹/۰۲/۰۱، برداشت آزاد [اینجا]
وعده‌های پوپر
+نوشته شده در جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۹ ق.ظ توسط اشرفی  

وَ هُمْ يَلْعَبُونَ

لعب و بازی را که لهو گفته‌اند به خاطر این است که مثل لعاب دهان است، لب را مختصری تر می‌کند و سپس خشک می‌شود و هیچ تشنه‌ای را سیراب نمی‌کند. عده زیادی در دنیا کودک ۶۰ - ۷۰ ساله هستند و کودکانه فکر می‌کنند، سرمایه‌های سنگین و بهترین نیروی جوانی را در حساس‌ترین دوران زندگی صرف بازی می‌کنند. بازی برای تقویت روحیه است نه این که انسان حرفه اش را بازی قرار دهد. این است که الان بشر نمی‌داند به کجا می‌رود. بودجه‌های سنگینی در سطح بین‌الملل صرف بازی می‌شود. یعنی الان هم به اینها بگویی اعراض می‌کنند.
آیت الله جوادی آملی، برداشت آزاد
شیئان عجیبان هما ابرد من یخ
شیخ یتصبی و صبی یتشیخ
+نوشته شده در جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۴:۳ ق.ظ توسط اشرفی  

اطاعت از پیامبر در حال نماز

کسی مشغول نماز بود؛ وجود مبارک پیامبر او را صدا زد تا کاری انجام دهد. ولی او نمازش را ادامه داد. نمازش که تمام شد، حضرت فرمود: من به تو گفتم این کار را انجام بده؛ چرا انجام ندادی؟ عرض کرد: یا رسول الله داشتم نماز می‌خواندم. فرمود: تو باید حرف مرا گوش می‌دادی! آن کسی که فرمود: أَقِمِ الصَّلَاةَ؛ فرمود: اِسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ...
آیت الله جوادی آملی، برداشت آزاد [اینجا]
شرط عشق است اگر يار بگويد که مبين
چشم خود را نهی انگشت که امر از يار است [وحشی]
اطاعت سالک
+نوشته شده در جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۳:۴۳ ق.ظ توسط اشرفی  

مدت‌ها چانه‌ام را ندیده بودم

روزی که ریشش را زدند، زیرکی کرد و گفت: مدت‌ها چانه‌ام را ندیده بودم که دیدم. [اینجا]
خدمت سربازی برای طلاب جوان
پیرمرد رفتم و امرد برگشتم
علامه حائری سمنانی
الحمد لله که در راه افتاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱:۲۲ ب.ظ توسط اشرفی  

یفجّرونها تفجیرا

عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا (انسان ۶)
امین‌الاسلام ذیل کریمۀ یفجّرونه تفجیراً نقل می‌کند که یفجّرونها بأیدیهم! هر جا مؤمن با انگشتش خط بکشد چشمه می‌جوشد. بهشت که مثل دنیا نیست تا انسان کنار چشمه خیمه بزند. بلکه چشمۀ بهشت، تابع مشیّت بهشتی‌هاست. هر جا بخواهند، چشمه می‌جوشد. چشمه‌های بهشت، مردان بهشتند؛ نه قنات و چشمه! یفجرونها تفجیراً
آیت الله جوادی آملی، پیرامون ماه مبارک رمضان، دقیقه ۱۰:۵۵، برداشت آزاد [اینجا]
خضر شدن محال نیست
آب حیات من است خاک سر کوی دوست
کربلای آیت الله محقق
+نوشته شده در دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۸:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی  

خضر شدن محال نیست

آب زندگانی نه از ابر می‌بارد نه از چشمه و قنات می‌جوشد. آب زندگانی در قرآن و روایات است. همین لما یحییکم آب زندگانی است. مقام خُضراویت نظیر آب است که هر جا برود آنجا را خضرا می‌کند. خضر را هم که خضر گفته‌اند چون دارای این مقام است. و این یک مقام ولایی و کسبی است. اگر جان دهی خضر راه خود و دیگران خواهی شد. آنگاه به ظلمات می‌روی، آب حیات پیدا می‌کنی، خودت می‌نوشی، برای ابد زنده‌ای، عده‌ای را هم از آن آب زنده می‌کنی. پیغمبر شدن محال است، رسول شدن محال است، امام شدن محال است. الله یعلم حیث یجعل نبوتَه، رسالتَه، امامتَه؛ ولیّ شدن که محال نیست. شما وقتی عالم با عمل شدی خضری؛ حیف نیست انسان خضر نشود و حیوان بشود؟
آیت الله جوادی آملی، پیرامون ماه مبارک رمضان، دقیقه ۰۸:۳۵، برداشت آزاد [اینجا]
اگر شیطان وسوسه کند
این راه رفتنی است
علم وقف کسی نیست
و ما كان المؤمنون لينفروا كافّة
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
اطاعت از پیامبر در حال نماز
آب حیات من است خاک سر کوی دوست
+نوشته شده در دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۸ ق.ظ توسط اشرفی  

ملل و نحل

همین عالمان بی‌عمل بودند که در برابر انبیا ایستادند. ملل را انبیا آوردند اما نحل را عالمان بی‌دین آوردند. شما ملل و نحل شهرستانی را ببینید، ابن حَزْم را ببینید، هر که این کتاب‌ها را نوشت، دو جلد نوشت. الملل، النحل.
آیت الله جوادی آملی، پیرامون ماه مبارک رمضان، دقیقه ۰۶:۴۱، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۴:۲۷ ق.ظ توسط اشرفی  

یا ایهالانسان ما غرک بربک الکریم

يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ (انفطار ۶)
بعضی خود را عالم معرفی کرده‌اند و گناهان بزرگ را برای مردم کوچک معرفی می‌کنند. فقط به تبشیر بدون انذار قائلند. به جای اینکه بگویند خدا ارحم الراحمین است فی موضع‌ الرحمة، اما اشد المعاقبین است فی موضع‌ النکال و النقمة، در همه‌ی موارد مردم را به کرم و رحمت مغرور می‌کنند. چنین افرادی در قیامت مخاطب می‌شوند که ما غرک بربک‌ الکریم.
آیت الله جوادی آملی، پیرامون ماه مبارک رمضان، دقیقه ۰۳:۵۵، برداشت آزاد [اینجا]
یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ
غرّنی بک کرمک
نقد اسلام رحمانی
+نوشته شده در شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۳:۷ ق.ظ توسط اشرفی  

آیا هر روز عاشورا و هر زمین کربلا نیست؟

بر خلاف مرحوم آقای شریعتی، نباید فکر کنیم هر روز عاشوراست و هر سرزمینی هم کربلاست. این خیلی سخن غریبی است. زندگی همیشه سیاه و سفید نیست که ما بگوییم هر روز یک امام‌حسین داریم، یک شمرداریم. خیلی آدم ها هستند نه شمرند نه امام حسین. اتفاقاً دنیا را همین‌ها پر کرده‌اند. امام‌حسین یکی بود شمر هم یکی بود. این طرف نادر است آن طرف هم نادر است. هر روز هم صحنه‌ی جنگ حق و باطل آنچنان گسترده نیست. زندگی انسان همیشه آمیخته‌ای است از تلخ و شیرین. از حق و باطل. که با کمال زیرکی باید این‌ها را از یکدیگر تفکیک کرد. همین که کسی احساس کرد خودش امام حسین است و طرف مقابلش شمر، دعوا شروع می‌شود. اصلاً آن صحنه ها زیاد تکرارشدنی است. لذا کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا به صورت نادر رخ می‌دهد.
عبدالکریم سروش، زیارت عاشورا، ساعت ۱:۲۰، برداشت آزاد
کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۹ ب.ظ توسط اشرفی  

پیام سروش در زیارت عاشورا

پیام اصلی من پیام ساده‌ای است. من فقط از طریق بازخوانی زیارت عاشورا می‌خواستم به شما بگویم فرق دارد اینکه ما از واقعه‌ی عاشورا درس عشق بگیریم، درس فرافقهی بگیریم، درس ایستادگی و مروت و شجاعت بگیریم، یا اینکه درس انتقام و نفرت بگیریم. درس این را بگیریم که خودمان را برحق بدانیم و دیگران را صد‌درصد باطل بدانیم. اما چون قصه‌ی عاشورا آمیخته شده با این‌ها، مبادا اهمیتش را فراموش کنیم. بالاخره واقعه‌ی مهمی در این عالم رخ داده است. یک ظلم فجیعی رفته است. خون های پاکی ریخته شده است و این‌ها توی میراث ماست. توی تاریخ ماست. جزو سنبل‌های ماست.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۰۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۵:۷ ب.ظ توسط اشرفی  

سوزنبان منحرف و دین عوضی

این دین عوضی است که شما غیر خودت همه را مغضوب خداوند حساب کنی. این چه جور درکی از رحمت خداوند است؟ ما توی یک مدرسه‌ای تحصیل می‌کردیم که به دین‌آموزی شهره بود. یکی از چیزهایی که این‌ها از همان اول به ما یاد می‌دادند دشمنی با اهل سنت بود. و بعد برای اینکه برای ما بچه‌ها مثال‌های خیلی مفهومی بزنند مثال سوزن‌بان قطار را می‌زدند. می‌گفتند شما فکر کنید که قطاری با سرعت روی ریلی برود ولی یک سوزنبان منحرفی این ریل را عوض کند. از همان روز اول وقتی پیغمبر سرش را روی زمین گذاشت این قطار منحرف شد و رفت. هیچوقت با خودشان فکر نمی‌کردند که خداوندی که دینی فرستاده لابد مقصدی داشته. لابد برای هدایت خلق فرستاده. پیامبری که این همه زحمت کشیده تا سرش را گذاشت زمین، یک عده دینش را بردارند و در بروند و منحرف کنند و تا آخرالزمان الی یوم القیامة نود درصد پیروان پیغمبر همه منحرف باشند. هیچ آدم عاقلی این تصورات را می‌تواند بکند؟
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۰۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۳:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی  

تغییر جهان‌بینی دینی

شیعیان واقعاً کارهای بدی می‌کردند. اسم دخترهایمان را که عایشه نمی‌گذاشتیم. اصلاً عایشه میان ما فوحش بود. گاهی به کسی می‌گفتند ای عایشه! یعنی یک کلمۀ منفی و مذمت‌آمیز! همسر پیامبر را لعن می‌کردیم. چرا ؟ اخیراً هم رهبر جمهوری اسلامی فتوا داد که لعن کردن عایشه حرام است. خیلی از اهل سنت هم تحویل گرفتند. ولی چرا بعضی از سخن‌ها حالا بیرون بیاید؟ این مصلحت‌اندیشی‌ها چرا امروز باید صورت بگیرد؟ به هر حال جهان‌بینی دینی ما باید فرق کند.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۰۱:۱۳، برداشت آزاد
من: این تغییر نیست؛ تأکید است.
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۳ ب.ظ توسط اشرفی  

آیا انتقام در زیارت عاشورا موضوعیت ندارد؟

من هر سال از زیارت عاشورا فقط آن ‌بخشی‌هایی را که متضمّن دعاست می‌خوانم که خدایا حیات ما حیات محمد باشد، ممات ما ممات محمد باشد، سرشار از آن پاکی‌ها، نجابت‌ها، طهارت‌ها، شجاعت‌ها، استقامت‌ها، قرب به خدا، اینجور دعا فوق‌العاده نیکو و دلنشین است. اما اینکه در کنارش انسان دعا کند که خدایا به من توفیق بده تا در رکاب یک فرمانده‌ی جنگی انتقام امام حسین را بگیرم، از کی بگیریم؟ کیانند کشنده‌های او؟ کجایند؟ یک وقتی شاید این‌ها معنا داشت؛ شاید آن کشندگان هنوز در اطراف بودند؛ هنوز خودشان خانواده‌شان وارثانشان، چه می‌دانم؟ بالأخره یک معنایی داشت. ولی امروز بطور کامل این موضوعیتش را از دست داده و دیگر معنا ندارد. آخرش این می‌شود که یا برویم جنازه‌ی خلفا را بعد از صدها قرن از زمین در بیاوریم و دار بزنیم و چنین اندیشه‌های عوامانه‌ای و یا اینکه دشمنان خیالی بتراشیم و به خیال خودمان انتقام امام‌حسین را از آن‌ها بگیریم.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۰۱، برداشت آزاد
بر رافضی چگونه ز بنی قحافه لافم
شمر امروز را بشناس
مخالفت با ماشینیسم
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۲۷ ب.ظ توسط اشرفی  

درسی که نباید از عاشورا گرفت؟

این انتقامی که در دل بنی امیه علیه بنی هاشم موج می‌زد قصه‌ی قبیلگی و فرقه‌ای بود. و اینها بالأخره وقتی زوری به دست آوردند اعمال کردند، متأسفانه درختی شد که با انتقامجویی های بعدی آبیاری شد. از واقعه‌ی عاشورا یکی انتقام بیرون کشیده شد یکی نفرت. آن هم نه فقط این نفرت و انتقام متوجه جانیان و پلیدان شد بلکه متوجه کل فرقه‌ای شد که این ها را به آن فرقه منتسب می‌دانستند. این آن درسی است که ما نباید بگیریم. این آن چیزی است که ما باید فراموش کنیم. این آن بخش تاریخی مسئله است.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱، برداشت آزاد
من: علت اختلاف چه بود؟
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۳۱ ق.ظ توسط اشرفی  

بانگ کلاغ در دمشق

وقتی در دمشق اسرا و سرهای شهیدان را آوردند، یزید این دوتا بیت شعر را گفت:
لمّا بدت تلك الروسُ و أشرقت/ تلك الشموسُ علي رُبَی جيرونِ
نَعَبَ الغُرابُ، فقلت نُح أو لاتنح/ فلقد قضيت من النبی ديونی
وقتی که سرهای شهیدان آشکار شد یک کلاغی ناگهان بانگ زد. بانگ زدن کلاغ را به فال بد می‌گرفتند. گفت کلاغی بانگ زد. من گفتم بانگ بزنی یا نزنی من طلبم را از پیغمبر وصول کردم.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی  

لست من خندف ان لم انتقم

واقعۀ عاشورا متأسفانه دستاویزی شد، نه فقط برای محکوم کردن قاتلان؛ بلکه برای محکوم کردن همۀ آن کسانی که عقیدۀ غیر شیعی داشتند. و این یک تحلیل تاریخی ناصوابی است؛ برای اینکه یزید خودش صریحاً می‌گفت: من از پیامبر نگذشته‌ام و آن کشتاری که در جنگ بدر از ما کرد، من باید انتقام او را بگیرم. این دور باطل انتقام همینطور آغاز شد که گفت:
لَسْتُ مِنْ خِنْدِف إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ/مِنْ بَنِی أَحْمَدَ ما کانَ فَعَلْ
من پسر پدرم نیستم اگر از بنی‌هاشم انتقام نگیرم
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱، برداشت آزاد
خطبه حضرت زینب در مجلس یزید
+نوشته شده در دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۸:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی  

متافیزیک بر مبنای لعن

ما جانیان را جنایتکاران را ستمکاران را لعنت می‌کنیم. اما مخالفان عقیدتی خودمان را نمی‌توانیم محکوم کنیم. نمی‌توانیم لعن کنیم. نمی‌توانیم تقبیح کنیم آنچه که در میان شیعیان رخ داد با کمال تأسف این بود که مخالفان عقیدتی خودشان را مورد لعن قرار دادند. کسانی را که ما نمی‌پسندیم و عملشان را قبول نداریم و بالأخره پیشوایان یک فرقه‌ی دیگری هستند ما بیاییم آن‌ها را محکوم کنیم و از این طریق بذر کینه‌ای را بکاریم که تا امروز هم ادامه پیدا کرده است و بعد هم بیاییم بر مبنای آن یک متافیزیک بسازیم که نه تنها ما دشمنان آن ها هستیم که خدا هم دشمن آنهاست. خدا هم آن ها را لعنت می‌کند ملائکه هم آن ها را لعنت می‌کنند. عمل آن ها پذیرفته نیست. بهشت جای آن‌ها نیست. و بسی بیش از اینها که یکی پس از دیگری ساخته شده است.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۷:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی  

از معصیت توبه می‌کنند نه از معرفت

وقتی که من نظریات خودم را در باب وحی و نبوت نوشتم، یکی از مراجع قم سخنرانی کرد و گفت که فلانی بیاید و از این حرف‌ها توبه کند[آیت الله مکارم] و من در پاسخ ایشان نوشتم که آقای مرجع تقلید از معصیت توبه می‌کنند نه از معرفت. اصلاً توبه کردن مال وقتی است که شما یک عملی می‌کنید نه اینکه یک عقیده‌ای دارید. از عقیده که توبه نمی‌کنند. عقیده که عمل نیست، معصیت نیست، گناه نیست. فکری است در سر آدمی، گاهی ممکن است به بطلانش پی ببرد و گاهی هم پی نبرد. اما جزو گناهان محسوب نمی‌شود که توبه در پای او باشد.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۴:۳۳ ب.ظ توسط اشرفی  

تفاوت درک آدمیان

این اختلاف میان شیعه و سنی چه اشکالی دارد؟ بالأخره این تفاوت‌ها وجود دارد. تفاوت درک آدمیان است. هر مکتبی هر دینی و هر ایدئولوژیکی نشان داده است که چندی نمی‌گذرد فرقه فرقه می‌شوند. و این فرقه شدن‌ها هم هیچ‌وقت راه تقارب نمی‌پیمایند. اگر زیادتر نشوند، کمتر نمی‌شوند. حافظ که می‌گفت: هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه، بی جهت نمی‌گفت؛ می‌گفت: به هر حال گاهی از راه ندیدن حقیقت و گاهی هم از راه دیدن اضلاع مختلف حقیقت است که این تفاوت‌ها پدید می‌آید. این سرنوشت آدمیانی است که در تاریخ زندگی می‌کنند. لذا چنان هوسی را نباید داشت. چنین چیزی نشدنی است. اما وقتی نشدنی‌تر می‌شود و بدتر می‌شود که به خاطر این اعتقادات طرفین یکدیگر را لعنت کنند. این معنایش این است که ما عقیده را در عِداد عمل و معصیت آورده‌ایم.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱، برداشت آزاد
افراد فاعل و منفعل
تفاوت روحی حسنین (ع)
+نوشته شده در دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی  

من امام حسین را نکشتم

آمستردام، در سمیناری بودم؛ سخنران گفت من برای حل مشکل بین سنیان و شیعیان پیشنهادی می‌کنم. همانطوری که مسیحی‌ها و یهودی‌ها با هم صلح کردند و بالاخره پس از عمری که مسیحی‌ها می‌گفتند این یهودی‌های مسیح‌کُش، عیسی‌کُش، و لعنت می‌کردند در نهایت هم دست از این خصومت برداشتند، شیعه و سنی هم با هم صلح کنند. گفت پیشنهاد من این است که علمای اهل سنت جمع بشوند و از شیعیان بابت کشتن امام حسین عذرخواهی کنند. مرحوم نصر حامد ابوزید که در کنار من نشسته بود، سرش را آورد درِ گوش من و گفت I didn't Kill Hussein من که امام حسین را نکشتم. بعد با توضیح خیلی مبسوطی به آن آقا که تاریخ اسلام را به خوبی نمی‌دانست گفت آقاجان این واقعه‌ی عاشورا وقتی رخ داد که هنوز سنی و شیعه اصلاً متولد نشده بودند. این تشکّل فقه شیعی و تقابلشان با اهل سنت متعلق به یک قرن، یک قرن و نیم بعد است. و تنزیل این واقعه و تمثیل او فی‌المثل با اختلافاتی که بین کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها بود که واقعاً از موضع کاتولیک بودن پروتستان‌ها را می‌کشتند، چنین چیزی نبود.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۵۹، برداشت آزاد
پیدایش اهل سنّت
+نوشته شده در یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۲۳ ب.ظ توسط اشرفی  

بدعت لعن

ما نمی‌دانیم که این قصه‌ی لعن در میان شیعیان از چه زمانی پدید آمد. هر چه بود پدیده‌ی بدی بود. پدیده‌ی زشتی بود. و چیزی بود که مصیبت‌های زیادی را روی دست ما گذاشت. من در اینجا می‌خواهم دوتا چیز را از یکدیگر جدا کنم. یکی اینکه آیا به کس که ظلمی کرده است می‌شود اعتراض کرد و سخن سختی گفت؟ دیگر اینکه اگر ظالم با ما هم‌عقیده نباشد چطور؟ اینها دو مطلبند. فیض کاشانی می‌گوید چرا غزّالی مرا نقد می‌کند؟ از این که یزید را لعن کنم؟ من با این کار انسانیت خودم را نشان می‌دهم. نفرت خودم را از جنایت نشان می‌دهم. این سخن به نظر من سخن حقی است. ما باید بین نیک و بد فرق بگذاریم. اما کسانی که با ما هم‌عقیده نیستند چطور؟ این آن بدعتی بود که به نظر من در میان شیعه نهاده شده. ما با اهل سنت هم‌عقیده نیستیم. اختلاف نظری داریم که حل نشدنی است.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۵۵، برداشت آزاد
معاویه سرحلقه لعن بود
مقابله به مثل در اهانت
سبّ امام علی در حضور امام حسن
+نوشته شده در یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۵۳ ب.ظ توسط اشرفی  

سخن غزالی در لعن بر یزید

غزّالی از علمای بزرگ اهل سنت است. در دو کتاب "احیاء العلوم" و "کیمیای سعادت" باب مفصلی در باب آفات زبان دارد. در آنجا بیست آفت را می‌شمرد که یکی از آن‌ها لعنت کردن است. آنگاه وارد بحث لعن کردن یزید می‌شود. که آیا ما حق داریم یزید را لعن کنیم یا نه؟ استدلال او این است که ما یقین نداریم یزید فرمان به قتل امام حسین داده باشد. اگر یزید فرمان به قتل حسین داده باشد و شما او را لعن نکرده باشید گریبان شما را نمی‌گیرند. چون لعن کردن واجب نیست. اما اگر فرمان نداده باشد حتماً گریبان شما را می‌گیرند. بنابر این، احتیاط در لعن نکردن است.
مرحوم محدث کاشانی که کتاب احیاء العلوم غزالی را زنده کرد و کتاب مَحجّة‌ البیضاء را نوشت وقتی که به اینجا رسیده جواب غزّالی را نداده است. می‌گوید بهتر است از این سخن غزّالی درگذریم. و جالب این است که برای اثبات لعن، فقط یک حدیث غیرموثق از امام علی آورده است که گفته می‌شود ایشان در قنوت می‌گفتند که خداوندا آن دو بت قریش را لعنت کن "اللهم العن صنمَی قریش" و منظور ایشان ابوبکر و عمر بوده است. اولاً اختلاف است که قنوت بعد از امام علی در نماز آمد. دوم اینکه معلوم نیست امیرالمؤمنین قنوت را فرصتی برای لعن قرار داده باشد به جای اینکه دعا کند. ثالثاً چنین دعایی که نیاز است مفادش را برای ما تفسیر کنند قابل اتکا نیست.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۴۷، برداشت آزاد
معاویه سرحلقه لعن بود
ای که گفتی بر یزید و آل او لعنت مکن
+نوشته شده در شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی  

یا ثارالله و ابن ثاره

ثار یعنی خونخواهی یا ثارالله و ابن ثاره یعنی ای کسی که خدا به خونخواهی تو برمی‌خیزد. فرزندانت به خونخواهی تو برمی‌خیزند و غیره...
سخنرانی سروش، دقیقه ۴۴، برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۰ ب.ظ توسط اشرفی  

هیچ کافر را به خاری منگرید

که مسلمان مردنش باشد امید
از همان ابتدا که مسئلۀ لعن مطرح شد مورد بین شیعه و سنی مورد اختلاف واقع شد و تا امروز هم ادامه دارد. اولاً آیا کسی را می‌شود لعن کرد یا نه؟ مخصوصاً وقتی که زنده باشد. مولوی در اشعار خودش با همان روح صوفیانه می‌گوید:
هیچ کافر را به خاری منگرید/ که مسلمان مردنش باشد امید
در روایات است که اگر کسی را در شب در حال گناه دیدی، صبح ملامتش نکن؛ شاید سحر توبه کرده باشد. چنین روح پُرسَماحت را صوفیان به ما تعلیم داده‌اند.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۴۵، برداشت آزاد
کس نمی‌داند در این بحر عمیق
+نوشته شده در شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۶:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی  

و عظُمت مصيبتُك فى السّماوات

این مصیبت نه تنها در زمین بزرگ بود بلکه بر ملائکه‌ی آسمان هم سنگین می‌آمد. اشعاری که محتشم کاشانی در دوران صفویه سروده است، زمانی بود که غلیظ‌‌‌‌‌ترین و شدیدترین اعتقادات نسبت به خاندان پیامبر می‌شد. در آنجا احتمالاً محتشم کاشانی با الهام از این زیارت می‌گوید:
در بارگاه قدس که جای ملال نیست/سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
مطمئنم کسانی این را به معنای حقیقی می‌گرفته‌اند و واقعاً فکر می‌کردند که ملائکه در این امر گریانند. اگر فرشتگانی وجود دارند و اگر مسکن آن‌ها جایی در آسمان در عرش در ماوراءالطبیعة در هر جا هست آن ماوراءالطبیعه معنایش این است که ماورای طبیعت است. یعنی آنچه که در طبیعت وجود دارد آنجا جاری نیست. از جمله غم و شادی که ما داریم. لذا اگر گفته‌ می‌شود که ملائکه هم غمگینند این به معنای متعارف کلمه نیست. بلکه به معنای مجازی کلمه است.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۳۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۱۸ ب.ظ توسط اشرفی  

و علی الارواح التی حلت بفنائک

سلام بر ارواحی که در بارگاه او در پروازند و در آنجا نشسته‌اند. این ارواح می‌تواند به معنای مستقیم این باشد که شهدایی که همراه با او شهید شدند و در کنار او آرمیده‌اند و یا به معنای ارواح پاکانی باشد که همیشه دلشان به آن سو پر می‌کشد و از طریق روحانی و معنوی نسبت به او ادای احترام می‌کنند. و خودشان را در حضور او می‌بینند و از این حضور لذت می‌برند. سلام بر همه‌ی کسانی که با او هم‌دلند، هم‌فکرند، همراهند و در یک طریق گام می‌زنند. و علی الارواح التی حلت بفنائک!
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۳۶، برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۶:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی  

فتوّت بخشش بی علت است

حرکت امام‌حسین یک حرکت فرافقهی بود. اگر فقط به وظیفه‌ی فقهی و شرعی خود نگاه می‌کرد کاملاً امکان داشت از در صلح درآید. بگوید موقتاً بیعتی می‌کنیم تا ببینیم بعداً چه می‌شود. اینچنین خویشتن را به کشتن دادن نقش عشق است. در اینجا عاشقی نقش بازی کرد. همانکه مولوی گفت:
فتوت بخشش بی علت است/ پاکبازی خارج هر ملت است
اینکه آدمی پاکبازی کند و پاک خود را ببازد این بیرون از هر ملت و دین و شریعت است. هیچ شریعتی به شما فرمان نمی‌دهد که پاکبازی کنید و همه‌ی جان و مال خود را بدهید. اتفاقاً حفظ این‌ها جزء واجبات شرعی است.
پاک می‌بازد نباشد مزدجو/ همچنانکه پاک می‌گیرد ز هو
همانطور که خدا بی‌طمع و بی‌علت به او داده است او هم بی توقع می‌بازد.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۳۳، برداشت آزاد
جود و عدالت
+نوشته شده در شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۴:۱۰ ق.ظ توسط اشرفی  

تفاوت روحی حسنین علیهما السلام

تاریخ زندگانی امام‌حسین(ع) نشان می‌دهد که آن حضرت هم با برادرش و هم با پاره‌ای از امامان تفاوت روحیه داشت. به هر حال آدمیان شخصیت‌های مختلف دارند. برخلاف تصور غلطی که گاهی پاره‌ای از ما داریم و فکر می‌کنیم امامان و پیامبران همه محصولات یک کارخانه و صددرصد مثل هم بودند. این سخن عوامانه است. اینطوری که نمی‌شود. آدم‌ها با هم خیلی فرق دارند. یکی یک غذایی را دوست دارد، یکی غذای دیگری را دوست دارد. یکی شجاع است یکی شجاع‌تر است. تحلیلشان در مورد مسائل مختلف با هم فرق دارد. این‌ها بدیهیّات زندگی عرفی و عادی آدمیان است. روایتی از دوران جوانی امام حسین نقل شده است که فرمود:
اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ مَعالِىَ الاُْمورِ وَ اَشْرافَها وَ يَكْرَهُ سَفْسافَها
به ارتفاعات بلند نظر کنید و به امور حقیر قانع نباشید. امام زیردست‌بشو نبود.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۲۱، برداشت آزاد
انسان ۲۵۰ ساله
افراد فعال و منفعل
گاهى شهادت آسان‌تر از زنده ماندن است
گاهی امام حسن مظلوم‌تر است
تفاوت درک آدمیان
فاصله تولد حسنین علیهما السلام
+نوشته شده در شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۹ ق.ظ توسط اشرفی  

فرزند دامان پاک

زیارت عاشورا با ذکر امام حسین و پیامبر و امیرالمؤمنین و سیدة‌النساء‌العالمین آغاز می‌شود. این علامت‌گذاری یادآور آن است که امام از دامن پاکی برخاسته است. اتفاقاً یکی از جملاتی که از حضرت در روز عاشورا فرمود، متضمن همین معناست. سیدبن طاووس در کتاب معتبر لهوف آورده است که وقتی مذاکرات امام با طرف مخالف به نتیجه نرسید، و امام متوجه شد در گردابی افتاده است، و دشمن او را محاصره کرده است، آشکارا گفت من برای جنگ نیامده‌ام. من به دعوت کوفیان آمده‌ام و اکنون اگر راهم را باز بگذارید خواهم رفت. حتی بنا بر بعضی از روایات تقاضای حضرت این بود که بگذارند به طرف ایران بیاید. ولی حر که اصلاً برای ممانعت آمده بود، مانع شد. اینجا بود که امام فرمود:
أَلا إِنَّ الدَّعِی بْنَ الدَّعِی قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ
فرمود: این نابکاران مرا بین دو چیز مخیر کرده‌اند یکی مرگ یکی ذلت. و ذلت از ما هیهات است. ناشدنی است. برنیامدنی است «حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ» آن دامن های پاکی که ما را پرورانده است، اجازه نمی‌دهند که من تن به ذلت دهم.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۲۶، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۸:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی  

حکایت آیت‌الله معرفت از پاکستان

در لندن با آیت‌الله معرفت همسفر بودیم. ایشان می‌گفت برای من خبر آوردند که شیعیان در پاکستان بر بام یکی از مساجد می‌نشینند و لعن عمر می‌کنند. آیت‌الله می‌گفت من به آن‌ها پیغام دادم که این کار شما حرام مطلق است. من به ایشان گفتم شما این ۱۲۰۰ سال کجا بودید که همه‌ی علما می‌گفتند ثواب مطلق است؟ تازه شما یادتان افتاده که این کارها تخم کینه کاشتن در دل یکدیگر است؟ این کارها شعله‌ور کردن آتش نفرت و خصومتی است که حالا ما داریم میوه‌های تلخ آن را درو می‌کنیم.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۲۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱:۱۲ ب.ظ توسط اشرفی  

انتقام در زیارت عاشورا

ماجرای انتقام گیری که در زیارت عاشورا آمده است آنقدر در در بین شیعیان قوی است که اصلاً یکی از وظایف امام زمان را این می‌دانند که وقتی می‌آید در میان معضلاتی که باید حل کند یکی همین است که جنازه‌های پوسیده‌ی خلیفه‌ی اول و دوم را از زیر خاک بیرون آورد و بنا بر روایات، هزار یا دوهزار بار به دار زند و سپس آن‌ها را به قبر برگرداند تا روز قیامت که مشمول عذاب ابدی شوند.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۲۳، برداشت آزاد
چگونگی انتقام خون سیدالشهدا
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۹ ق.ظ توسط اشرفی  

طرح زیارت عاشورا

 این زیارت با سلام و درود آغاز می‌شود. وقتی دل شخص با درود بر بزرگان و پاکان و پارسایان و پیشوایان آماده شد، و از این طریق تقربی به درگاه خداوند پیدا کرد، دعاها آغاز می‌شود. بر تارک آن دعاها این جملات می‌درخشد که خداوندا زندگی ما زندگی محمد و آل محمد باد، ممات ما ممات محمد و آل محمد باد، توفیق بده راهی که در زندگی رفتم و استقامتی که در دعوت و اخلاص و دیانت داشتم را همچنان در پیش بگیرم. آنگاه قطعه‌های پایانی این زیارت یک رشته لعن است. لعن بر خلفای ثلاثه ابوبکر و عمر و عثمان، بر ابوسفیان و شمر و ابن زیاد و بر کسانی که اعانت کردند و آن بساط ظلم را گستردند و آن خون‌ها را ریختند و پاکان را به شهادت رساندند. این‌ها به طور کلی سه بخش زیارت را تشکیل می‌دهند. در ضمن، یکی دوبار هم این آرزو و تقاضا تکرار می‌شود که خداوندا به من عمری بده تا در رکاب یک فرمانده‌ی جنگی به پا خیزم و انتقام بگیرم. این نکته نشان دهنده‌ی آن است که هنوز پدیدآورندگان حادثه زنده بودند و دسترسی به آنان وجود داشته است. و می‌شده است که چیزی از آن جنس که به دست مختار جاری شد دوباره انجام شود.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۲۰، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۳ ق.ظ توسط اشرفی  

بازبینی زیارت عاشورا

ماجرای تراژیک شهادت امام‌حسین حادثه‌ی بزرگی بود. اما شیعیان آن را چنان بزرگ کردند که بر پوستین هویتشان بدمد و برای همیشه علامتی از هویت شیعی باقی بماند. هم مظلومیت خود را اعلام کردند هم هویت خود را تعریف کردند. و برای قرن‌ها حول این پرچم گرد آمدند. و از آن طریق یک فلسفه‌ی سیاسی ویژه‌ای ساختند که پس از قرن‌ها به بار نشست و نتایج خاصی پدید آورد. که ما امروز جزء وارثان و میراث‌خواران آن فلسفه‌ی سیاسی هستیم. و خوشبختانه در موقعیتی قرار گرفته‌ایم که می‌توانیم آن را بازبینی کنیم. هم جوانب تئوریک و هم جوانب عملی آن را مجدداً مورد ملاحظه قرار دهیم و فکری هم برای آینده‌ی خود بکنیم.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۸:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی  

استناد سروش به آیت‌الله معرفت

مرحوم آیت‌الله معرفت مقاله‌ای نوشت و در آن اشاره کرد به اینکه زیارت عاشورا پاره‌ای قطعات الحاقی دارد. این قطعات موثق نیست و از لحاظ تاریخی قابل اعتماد نیست و باید از زیارت زدوده شود. گفتن این مطلب همان و مغضوب واقع شدن ایشان همان. به طوری که پس از وفات او جامعه‌ی روحانیت قم یک مجلس ختم مختصری هم که گرفتند، قدری در نیکی‌های او و قدری هم در معایب و نواقص عقیدتی ایشان سخن گفتند تا مبادا کسی گمراه شود.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۲:۵۶ ق.ظ توسط اشرفی  

علامه عسکری در ترکیه

علامه سید مرتضی عسکری چند سال قبل از وفاتش به ترکیه سفر کرد. در آنجا پاره‌ای از عالمان ترک گریبانش را گرفتند که این ماجرای لعن بر خلفا در زیارت عاشورا چیست؟ ایشان پس از نود سال تحصیل و تحلیل به سادگی انکار کرد که این، جزء زیارت عاشورا نیست. به ایران برگشت متعصبان ایرانی گریبان او را گرفتند که چرا در ترکیه چنین گفتی؟ اینجا هم مجبور شد حرف خود را اصلاح کند و چنان سخن بگوید که مورد قبول شیعیان ایرانی باشد.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱۶، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی  

انتقاد سروش به حکایت محدث نوری

حکایت خیلی عجیب را محدث نوری، استاد شیخ عباس قمی در کتاب درالسلام می‌آورد که فلان از فلان نقل کرد و آخرین سلسله‌ی نقل می‌گوید: من دوستی داشتم که عشّار و باجگیر بود. وقتی مُرد، پس از دو ماه او را به خواب دیدم که آراستگی او حکایت از زندگی متنعمانه‌ داشت. گفتم با آن زندگی که در دنیا داشتی چگونه به این مقام رسیدی؟ گفت تا دو ماه در قعر جهنم بودم، تا اینکه خانمی را در مقبره‌ی ما دفن کردند. تا حالا سه بار امام حسین به دیدنش آمده است و بار سوم دستور داد که عذاب را از کل آن مقبره بردارند. و اکنون من در بهشتم. می‌گوید از خواب بیدار شدم سراغ آن خانم را گرفتم و از همسرش که همسایه‌ی ما بود پرسیدم خانم شما چه ویژگی داشت؟ گفت هیچ نداشت الا اینکه هر روز زیارت عاشورا می‌خواند. این را گفتم تا به شما بنمایانم که نه تنها در میان عامه‌ی مردم، بلکه در میان خاصه و عالمان هم چنین اندیشه‌ای وجود داشته است. خدا رحمت کند مرحوم مطهری را که عمری برای زدودن خرافات از حول و حوش داستان کربلا کوشید.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۷، برداشت آزاد
من: این حکایت درست باشد یا نباشد...
پوست و پوستین
انتقاد امام خمینی به محدث نوری
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱:۰ ق.ظ توسط اشرفی  

چله نشینی با زیارت عاشورا

عموم پیشوایان و عالمان دینی، خواندن زیارت عاشورا را به پیروان خود توصیه کرده‌اند. که برای آن ثواب‌های بسیار نقل شده است. حتی گفته‌ شده است برای روائی حاجات، اگر چهل بار آن را بخوانند، تأثیرات فوق‌العاده دارد. من خودم افرادی را دیده‌ام که در طول عمر خود چنین ادعایی داشته‌اند. آنان برای دست یافتن به پاره‌ای از نیروهای غریب و خفی و باطن این عالم، از طریق چله‌نشینی و خواندن این زیارت به مقصود خود رسیده‌اند.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی  

انتقاد سروش به علی معلم

من وقتی در اوایل انقلاب به شعر آقای علی معلم گوش می‌دادم، طنین زیارت عاشورا را می‌دیدم.
از پا حسین افتاد و ما بر پای بودیم/زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم
منظورش این بود که دستی نگشودیم و انتقامی نگرفتیم. شما اگر به نوحه خوانی‌های قبل از انقلاب مراجعه کنید، این حس انتقام در آن‌ها چندان آشکار نبود. ذکر مصیبت بود و بیان عزا و ماتمی که از این طریق می‌خواستند پاداش الهی بگیرند. اما به تدریج به انقلاب که نزدیک‌تر شدیم، این آتش دوباره در دل‌ها زبانه کشید و بدل به یک فرهنگ همگانی شد که بهتر است آن را بشناسیم و در صورت ناروا بودن از دلمان بزداییم.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۱۰، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۷ ق.ظ توسط اشرفی