صحابی پیامبر گفت: از پیامبر پرسیدیم شما کسی بهتر از ما میشناسید؟
فرمود: کسانی میآیند که ندیده به من ایمان میآورند؛ آنها از شما افضلاند. [
اینجا]
آیا شما از دوستان محمدید؟
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۰ ب.ظ توسط اشرفی
امروز جامعه به آتش فکری انقلابی مکتب احتیاج دارد. در برابر استعمار به وحدت احتیاج دارد. در نظام تبعیض به عدالت احتیاج دارد. این است که به علی نیاز داریم.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۷:۱۵ ق.ظ توسط اشرفی
علی(ع) وقتی میبیند میثم تمار خرماهای خوب و بد را از هم سوا کرده و میفروشد، برآشفته به او میگوید: چرا بندگان خدا را تقسیم میکنی؟ آنگاه با دستان مبارک خود خرماها را مخلوط میکند و میگوید همه را به قیمت میانگین بفروش تا در مصرف آنها تساوی انجام گیرد. این اساس عدالت در همه مکتبهای عدالتخواه جهان است.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
خرید پرتقال در نوفل لوشاتو
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۷:۴ ق.ظ توسط اشرفی
همه انقلابیون به محض اینکه به حکومت میرسند محافظهکار میشوند. به قول جورج جرداق، تنها علی(ع) است که هم در دوره اول زندگی به عنوان یک فرد در گروه پیغمبر و هم در بیست و پنج سال سکوتش و هم در پنج سال حکومتش انقلابی ماند. عُمر معاویه نمیتواند بردارد اما علی هنوز درست روی کار نیامده، او را عزل میکند. همه میدانند معاویه به آن عزل گوش نمیدهد و همین را بهانه جنگ میکند؛ اما علی میگوید: اگر این کار را را نکنم در فساد و جنایت و ظلم معاویه شریکم؛ و چنین مسئولیتی را به قیمت نابودی همه چیز به عهده میگیرد.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا]
قسمت پنجم سخنرانی، دقیقه ششم [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۶:۵۷ ق.ظ توسط اشرفی
همین طلحه و زبیر وقتی میبینند در خلافت علی(ع) نمیتوانند به استانداری دو شهر امید داشته باشند، نزد عایشه میروند که جنگ بپا کنند. قبل از رفتن، نزد علی(ع) میآیند تا برای خارج شدن از شهر از او اجازه بگیرند. علی(ع) به آنها میگوید: میدانم کجا میروید اما بروید. عجیب است. اینها میخواهند قیام مسلحانه راه بیندازند؛ علی(ع) به آنها میگوید بروید. چرا؟ برای اینکه این دونفر انسان هستند؛ اگر آنها را پیش از جرم از رفتن منع کند، آزادی آنها را سلب کرده است. در آن صورت قانونی به وحود میآید که همه جباران و ستمگران تاریخ برای پایمال کردن آزادی افراد به علی استناد میکنند.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۶:۳۸ ق.ظ توسط اشرفی
پس از کشته شدن عُمر، پسرش عبیْدالله عُمر بدون توجه به اینکه حالا اسلام حکومت میکند، به رسم دوره قبایلی و جاهلی، انتقام خون پدرش را میگیرد. چون بنا به رسم جاهلی انتقام خون پدر بر پسر بزرگتر بود. عبیْدالله بدون تشکیل محکمه و قانون قصاص، قاتل پدرش ابو لوءلوء فیروزان را که ایرانی بود، و نیز همه ایرانیانی را که با او تماس داشتند سرمیبرد. عثمان که روی کار آمد، بعد از دو روز این فرد قاتل را آزاد میکند. چون پسر عُمر است. و پسر عمر مصلحت نیست در زندان باشد. اما علی(ع) فرمانداری مصر را به پسر ابوبکر میدهد، او را فرزند خود میخواند و همواره میگوید: من انتقام خون فیروزان و یارانش را میگیرم.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
حکم کشتن پشه در اعمال حج
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۶:۱۶ ق.ظ توسط اشرفی
علی(ع) در هر سه دوره از زندگی قهرمان مطلق بود. در بیست و سه سال دوره اول زندگی، قهرمان مکتب بود به گونهای که کسی نتوانست همنقش و معادل او باشد. در سکوت بیست و پنج سال دوره دوم زندگی قهرمان تحمل بود به گونهای که ابوذر هم نتوانست تحمل کند. در پنج سال عدالت دوره سوم زندگی، نه تنها دشمن، بلکه برادرش عقیل هم نتوانست تحمل کند.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۵:۵۹ ق.ظ توسط اشرفی
علی در صفین با قیافههای شناخته شده و پلید بنیامیه میجنگد. در نهروان با قیافههای ناشناس مقدسمآب مؤمن میجنگد. اما در جمل کیست؟ عایشه ام المؤمنین، طلحة الخیر و زبیر نواده عبدالمطلب! یکی از سربازان علی میگوید: اگر آنها را نصیحت کردید و قبول نکردند چه میکنید؟ امام فرمود: با آنها میجنگم. سرباز عرض کرد: حتی اگر ام المؤمنین و طلحه و زبیر باشند؟ حضرت فرمود: تو حقیقت را از روی اشخاص تشخیص میدهی یا اشخاص را از روی حقیقت؟ طه حسین میگوید: از زمانی که در زبان بشر سخن گفتن پدید آمد، جملهای به این عظمت نیامده است.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
سیلی به صورتِ ...
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی
وقتی چراغ را در مقابل طلحه و زبیر خاموش میکند، یعنی ما میتوانیم بدون چراغ هم در تاریکی صحبت کنیم. این جواب طلحه و زبیر است تا آنها و همه قدرتها و غارتگرهایی که بر سر سفره عثمان بودند، بفهمند آن دوره تمام شده است. علی مقدسبازی در نمیآورد؛ مقدسبازها صندوق نسوزِ سرمایهداری و ظلم هستند.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۴۲ ق.ظ توسط اشرفی
همان اول اعلام کرد که از حکومت و امارت بر شما بیزارم. اما فکر کرم بتوانم با این قدرت حقی را برپا دارم یا باطلی را از پای دراندازم. زمانی که همۀ پستهای نان و آبدار قسمت شده، حکومت بر امپراطوری ایران و روم و حکومت بر مصر به دست بنیامیه و قوم و خویشهای عثمان افتاده، علی میخواهد این پستها را از آنان بگیرد. در دورهای که آوازه بخششهای عثمان و معاویه گوش جهان را کر کرده است، علی عکس العملهای تکاندهندهای نشان میدهد.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۵۴ ق.ظ توسط اشرفی
متأسفانه جناح داخلی در اسلام خانه کرده است. بزرگترین قهرمانان اسلامی مثل ابوعبیده جراح، سعدبن ابی وقاص، و خالدبن ولید جزء اینها هستند و افرادی نظیر میثم تمار، سلمان فارسی، ابوذر غفاری و بلال حبشی یاران امام هستند. علی به خاطر وحدت اسلامی باید ساکت باشد حتی اگر ببیند بر خانهاش حمله بردهاند و به همسرش اهانت کردهاند، باید بیست و پنج سال خار در چشم و استخوان در گلو بماند.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۱۴ ق.ظ توسط اشرفی
نماینده معاویه به مدینه میآید. از سعد میپرسد آیا راست است که شما به زور به علی رأی دادهاید؟ سعد جزء دشمنان معاویه است. در طول بیست و سه سال زمان پیامبر در جبهههای جنگ مبارزات بزرگی کرده است اما چون تنها عضو باقیمانده از آن گروه ضد علی است و اگر جواب بدهد به نفع علی تمام میشود، به جای پاسخ سکوت میکند. سکوتی که از هر تصریحی بدتر است.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
گزارش شریح از هانى
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی
تک تک اعضای این باند تا وقتی زنده بودند، بدون استثناء در مقابل علی ایستادند. به گونهای که در زمان سکوت علی، عثمان و ابوبکر و عبدالرحمن بن عوف رفتهاند و طلحه و زبیر ماندهاند. طلحه و زبیر در جنگ جمل با علی میجنگند و از بین میروند. تنها باقیمانده این باند سعدبن ابی وقاص از شخصیتهای بزرگ و نامی حکومت اسلامی و از فاتحین بزرگ تاریخ است که برای عُمر شمشیرهای بسیار کشیده و ایران را فتح کرده است، او در زمان علی کنار میکشد. اعتصاب میکند، خانهنشین میشود و مبارزه منفی را شروع میکند.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۲ ق.ظ توسط اشرفی
بیست و سه سال بر این گروه میگذرد. پیامبر از دنیا میرود. دو سالِ ابوبکر میگذرد، ده سالِ حکومت عُمر نیز به پایان میرسد. عُمر در آخرین لحظات مرگش شورایی برمیگزیند که خلیفه انتخاب کند. اعضای این شورا، جز علی که برای توجیه انتخابات وارد کردند، بقیه بی کم و کاست همان پنج نفرند که به توصیه ابوبکر با هم وارد اسلام شدند. از این باند که تنها علی(ع) بر آنها تحمیل شده است، مسلماً عثمان بیرون میآید که جزء همان پنج نفر است.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۴۴ ب.ظ توسط اشرفی
قویترین باندی که در تاریخ کاملاً مشخص است، باند کوچکی است که گر چه از نظر شماره اندک است، اما از نظر کیفیت بسیار نیرومند است. رهبری این باند را ابوبکر به عهده دارد. سعدبن ابی وقاص، عُثمان، طلحه، زبیر و عبدالرحمن بن عوف اعضای این باندند. این پنج نفر در اولین سال بعثت پیغمبر که اسلام ظهور کرد، همراه ابوبکر مسلمان میشوند. در کتاب سیره ابنهشام، که مسلمانان اولیه را به ترتیب اسلام آوردنشان ذکر کرده است، تصریح شده که به فرمان ابوبکر پنج نفر دیگر وارد اسلام شدند و این پنج نفر که با هم و یکجا به توصیه ابوبکر اسلام آوردند، همان پنج نفر فوق الذکرند.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۳۶ ب.ظ توسط اشرفی
در خندق برابر ابوسفیان و باندش ضربهای زد که پیغمبر فرمود: ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین؛ این ارزیابی کاملا درست است. زیرا گرچه عبادت ارزش دارد اما این ضربه است که سرنوشت انسان را تغییر میدهد. بنابراین اسلام جهاد از عبادت دو جهان بیشتر ارزش دارد.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی
اگر علی به روی شخصیتهایی که در مقابل او ایستادند شمشیر میکشید، نیرویی که به نام اسلام در مدینه بهوجود آمده بود و بر سر همه قبایل منافق و قدرتهای امپراطوری ستمکار و نظامی ایران و روم سایه گسترده بود، از داخل متلاشی میشد. قدرتهای بزرگ خارجی متوجه میشدند که رهبران و شخصیتهای اصلی این نهضت با هم اختلاف دارند و این بزرگترین عامل هجوم بیگانگان به قدرت مرکزی بود.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۷:۵ ب.ظ توسط اشرفی
دوره دوم زندگی امام علی(ع) بلافاصله بعد از رحلت پیامبر شروع میشود. امام با تغییر اوضاع سکوت میکند. به این معنا که نمیتواند فریاد بزند. زیرا میبیند ناگهان کسانی که بیست و سه سال در کنارش بودند، نه عکرمه و ابوجهل و ابوسفیان؛ بلکه صمیمیترین یاران او و پیامبر اکنون در برابرش ایستادند. مبارزه با اینها بهمنزله نابود کردن کسانی است که به هر حال در شرایط خاص آن روز حفظ قدرت و وحدت اسلامی در شخصیت آنها تبلور پیدا کرده بود.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
سکوت علی(ع)
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۶:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی
دوره اول زندگی امام علی(ع)، از بعثت تا رحلت پیامبر است. این دوره بیست و سه سال است. سیده سال در مکه و ده سال در مدینه که با رحلت پیامبر پایان پذیرفت. در سیزده سال مکه، اقلیتِ مهاجرین تربیت شدند. مهاجرین مرحله دوم را در مدینه برای ساختن جامعه آغاز کردند. آغاز کردند. بنابراین در مکتب اسلام، مکه دوره فردسازی و مدینه دوره جامعهسازی بود.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۵۳ ب.ظ توسط اشرفی
به نظر من، دوران زندگانی علی(ع) را میتوان در سه دوره تقسیمبندی کرد. البته دوره کودکی مستثنی است. زیرا با وجودی که از نظر تکوین شخصیت بسیار مهم است، از نظر نقش اجتماعی انسان، اهمیتی ندارد.
دوره اول بیست و سه سال با پیامبر برای استقرار مکتب
دوره دوم بیست و پنج سال سکوت برای حفظ وحدت
دوره سوم پنج سال حکومت برای استقرار عدالت
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۴۶ ب.ظ توسط اشرفی
شایع بود که مهدی امت از صلب این وجود مقدس ظهور میکند. همان کاری که فرعون با بنی اسرائیل میکرد؛ چون شنیده بود کسی از بنی اسرائیل متولد میشود که زوال ملک فرعون و فرعونیها به دست او خواهد بود پسرهای بنی اسرائیل را میکشت و فقط دخترها را زنده نگه میداشت. يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ.
مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، صفحه ۲۴۸، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۴۸ ب.ظ توسط اشرفی
جورج جرداق صاحب کتاب پنج جلدی الامام علی صوت العدالة الانسانیّة است.
همین شخصیّت آمد اینجا پیش من و راجع به کتابش صحبت شد، گفت من از دوران نوجوانی با نهجالبلاغه آشنا شدم، نهجالبلاغه مرا به شخصیّت علیّبنابیطالب هدایت کرد. کسی که اصلاً دین هم نداشته باشد، وقتی شخصیّت امیرالمؤمنین را بشناسد، در مقابل او تعظیم میکند. [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۹ ب.ظ توسط اشرفی
دکتر جورج جرداق میگوید: ای روزگار کاش میتوانستی یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر میدادی!
نویسنده این کتاب یک طبیب مسیحی لبنانی است. این نشان میدهد که علی تنها در چهارچوب یک فرقه ارزیابی نمیشود بلکه هر انسانی که به مفاهیم انسانی معتقد است، به علی معتقدد است.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۹:۴۴ ق.ظ توسط اشرفی
انسان امروز به شناخت علی(ع) نیازمند است نه به عشق علی! زیرا عشق و محبتِ بدون شناخت، نه تنها هیچ ارزشی ندارد، بلکه سرگرم کننده و تخدیر کننده و معطل کننده خواهد بود. این عشق بعد از شناخت است که باعث نجات انسان میشود.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
چرا موش از شیر نمیترسد؟چگونه باید بود؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۹:۴ ق.ظ توسط اشرفی
این بحث هنوز هم مطرح است که در یک نهضت آیا باید اول افراد را ساخت تا جامعه صالح داشته باشیم و یا از همان اول جامعه صالح بسازیم تا افرادِ سالم داشته باشیم؟ اساساً این بحث به هر دو صورت غلط است. زیرا با افرادِ غیرِصالح چگونه میتوان جامعه صالح بنا نمود؟ و از طرفی اگر بخواهیم همه افراد را صالح کنیم، جامعه فاسد هرگز امکان این کار را به ما نخواهد داد، زیرا قدرتهای اجتماعی آنجا نایستادهاند تا ما مشغول ساختن فرد فردِ انسانها شویم.
اما از جهتی دیگر هر دو فکر درست است؛ یعنی در مرحلهای خاص، یک مکتب، یک رهبر و یک پیام آور بر اساس مکتبش افراد را میسازد؛ این افراد، که بر اساس این مکتب ساخته و پرورده شدهاند، یک گروهِ متعهدِ اجتماعی، فکری و انقلابی را تشکیل میدهند. در این مرحله، دوره فرد سازی تمام میشود. در مرحله بعد این گروهِ فکری اجتماعی اعتقادی، میتوانند جامعه را دگرگون سازند و نظام و هدف و حکومت تازهای را بر اساس فکرشان در جامعه استقرار دهند و آنگاه است که جامعه، جامعه سازی خودش را آغاز میکند.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
فردسازی در مکه و جامعه سازی مدینهجامعه فرد را میسازد یا فرد جامعه را؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۱۷ ق.ظ توسط اشرفی
میخواهم به این سوال جواب دهم؛ نه به شیعیان، نه به مؤمنان و حتی نه به مسلمانان؛ بلکه به هر انسان آزادهای که برای انسایت و عدالت و آزادی خود احساس مسئولیت میکند. و معتقد است که اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
دکتر علی شریعتی، چه نیازی است به علی، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
چه نیازی به معارف داریم؟چه نیازی به علم دین داریم؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۱۶ ق.ظ توسط اشرفی
پاسداران حریم عشق، علی سعادتپرور، جلد ۷، صفحه ۳۳۰، [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۴:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۶:۴۹ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی
آقاجان! اکنون که نزدیک طلوع دوشنبه است و دو سه ساعتی به حرکت، پس از نماز صبح که محتاج و مصر از او خواستم تا دربارۀ این سفرم با من حرف بزند و حرفش را بزند، بالای صفحه نوشته بودند: بد! تکان خوردم، آیه را خواندم و از شوق گریستم.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ..
دکترعلی شریعتی، آخرین نامه به پدر، برداشت آزاد [
اینجا]
نماز دکتر شریعتی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۵۱ ب.ظ توسط اشرفی
علمی كه در سعادت انسان نقش بنيادين دارد به دو قسمت تقسيم میشود. اول حكمت نظرى، دوم حكمت عملى؛ زيرا مسائلى كه مورد بحث و بررسى است يا در پيرامون امورى است كه خارج از قدرت و اختيار و انتخاب بشر است، يا در پيرامون مسائلى است كه در اختيار و انتخاب و قدرت بشر است. اولى مانند: مسائل توحيد، نبوت، معاد و ساير مسائل نظرى كه خواه انسان باشد و خواه نباشد وجود آن حقايق در جاى خود محفوظ است. دوم: حكمت عملى؛ مانند: اخلاق، تهذيب، تربيت روح، امور منزل، امور جامعه و مانند آن؛ كه اگر بشر نباشد، مسائل حكمت عملى جایى نخواهد داشت.
جوادی آملی، حکمت نظری و عملی، صفحه ۱۳، برداشت آزاد [
اینجا]
علوم اسلامی خونینترین شهید است
+نوشته شده در سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۷:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۷ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی
درباره انذار و ترساندن، آيات فراوانى است كه دلالت بر حصر مىكند مانند انما انت نذير؛ اما در بارۀ بشارت، هیچ آیهای دلالت بر حصر ندارد.
جوادی آملی، حکمت نظری و عملی، صفحه ۸، برداشت آزاد [
اینجا]
نقد اسلام رحمانیآیا قرآن خشیت نامه است؟
+نوشته شده در دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۲ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۵۲ ق.ظ توسط اشرفی
بزرگان فقه ما نظير مرحوم صاحب جواهر الكلام فرمودهاند: در فضيلت روزه گرفتن همين بس كه انسان از نظر ترك بسياری از كارها، شبيه فرشته میشود . به همان اندازه كه انسان از فكر شكم رها شود، به فرشته شدن نزديك میگردد. گفتهاند: پس از عيد فطر، شش روز از اوايل ماه شوال را به عنوان بدرقه، روزه بگيريد؛ زيرا اگر كسی بخواهد دوست عزيزی را بدرقه كند، چند قدم به همراه او میرود. امام سجاد فرمود: و أوحشنا انْصرافه عنّا؛ از ما فاصله گرفت و ما را به وحشت انداخت. ما دوست مهربان و پر بركتی را از دست میدهيم، لذا به وحشت میافتيم. از اين رو بود كه آخر ماه مبارك رمضان، اوليای خدا احساس غربت میكردند.
آیت الله جوادی آملی، شرح دعای وداع با ماه مبارک رمضان، برداشت آزاد [
اینجا]
وداع با ماه رمضان
+نوشته شده در دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۳۷ ق.ظ توسط اشرفی
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: العلم علمان؛ علم الادیان و علم الأبدان؛ همگان، اینگونه میفهمند که علم ابدان، علومی است که پیوند مستقیم با بدن دارد، مانند پزشکی، داروسازی و...، یا به شکل غیرمستقیم برای تأمین نیازهای بدنی به کار میآید؛ مانند زمینشناسی، گیاهشناسی، جانورشناسی، کشاورزی، دامداری و... علم ادیان نیز از علومی است که به دین ارتباط دارد؛ مانند فقه، فلسفه، کلام و تفسیر؛ لیکن عارفان متفکر، این حدیث را به گونهای دیگر تبیین میکنند. به نظر عارف، فهمیدنیهای حصولی و دانشهای مفهومی مربوط به علم ابدان است؛ ولی یافتههای حضوری و چشیدنهای شهودی، مربوط به علم ادیان است. از این منظر، حکیم، مفسر، متکلم و فقیه با بدن سروکار دارند؛ اما عارف عاشق با جان سروکار دارد. علم ادیان، یافتنیهاست؛ زیرا دین، متن واقعیت و حقیقت است، نه مفهوم. بنابراین، عاشق با علم ادیان پیوند دارد و حکیم با علم ابدان مأنوس است. پس، انسان تا میفهمد و با علم انس گرفته است، با بدن سروکار دارد و هنگامی که حقیقت را مییابد و با معلوم مرتبط است، با دین به سر میبرد. [
اینجا]
علم پزشکی رزق استاعتراض ملاصدرا به ابن سیناسفارش زکریای رازی به دانشجویان پزشکی
+نوشته شده در دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۱۸ ق.ظ توسط اشرفی
خدا شيخ اشراق را غریق رحمت کند. فرمود: خداوند علم را وقف فلان زمان و زمين نکرده است. فلیس العلم وقفا علی قوم؛ غرض اين است که راه حکيم شدن، مفسّر شدن، فقيه شدن و اصولی شدن باز است. بايد راه دلّال شدن را ببنديم.
آیت الله جوادی آملی، آیین رونمایی از کتاب تحریر الاصول، برداشت آزاد [
اینجا]
نرم افزار کتابخانه حکمت اسلامی ۲، سهروردی، حکمة الاشراق، صفحه ۹، برداشت آزاد [
اینجا]
شرط خواندن حکمة الاشراقخضر شدن محال نیست
+نوشته شده در یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی
مرحوم کاشف الغطاء در صفحه ۲۵۴ میفرماید: این درست است که قرآن از همه کتابهای عالم بالاتر است؛ اما از پیغمبر و امام بالاتر نیست و درست هم گفت! امام بدنش را فدای قرآن میکند، نه حقیقتش را! حقیقتش که فدا شدنی نیست. بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِم...
آیت الله جوادی آملی، آیین رونمایی از کتاب تحریر الاصول، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۱۸ ب.ظ توسط اشرفی
پیامبر فرمودند: إِنَّمَا أَقْضِی بَیْنَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ؛
من در محکمه با شاهد و یمین حکم میکنم، صددرصد میدانم این مال برای زید است و صددرصد میدانم تو با شاهد دروغ در محکمه آمدی و شهادت دادند. اما مگر هر قطعی حجت است؟! مگر هر کاشفی حجت است؟! آنچه میبری قِطْعَةً مِنَ النَّار است. من دارم میبینم که آتش میبری! اما تا زمانی که اینجا زندگی میکنیم، باید اینطوری زندگی کنیم، مبادا بگویید این مال را در محکمه پیغمبر از دست پیغمبر گرفتم.
آیت الله جوادی آملی، آیین رونمایی از کتاب تحریر الاصول، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۲ ب.ظ توسط اشرفی
خدا مرحوم کاشف الغطاء را غریق رحمت کند. فرمود: جریان شب قدر مشخص بود، جریان کوزه امام حسن مشخص بود، جریان کربلا مشخص بود، یقین داشتند که چه خبر است، چه سمّی است، چه کسی کشته میشود یا چه کسی کشته نمیشود، گاهی خدا به امام میگوید این امر مسلّم قطعی که داری اینجا جایش نیست. تو یقیناً میدانی کربلا چه خبر است، مکه چه خبر است، تکهتکهات میکنند؛ ولی به عنوان یک فرد عادی باید قیام کنی! اگر بنا بود با علم غیب عمل کنند که همیشه از قدرت غیبی عمل میکردند و دیگر برای ما اسوه نمیشدند. حجیت ذاتی قطع است! حجّیت ذاتی قطع نیست، کاشفیّت ذاتی قطع است.
آیت الله جوادی آملی، آیین رونمایی از کتاب تحریر الاصول، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۸ ب.ظ توسط اشرفی
مرحوم کاشف الغِطاء بين امر اعتباری و امر تکوينی فرق گذاشته است. حجّيت، ذاتیِ قطع نيست، چون قطع، امر تکوينی است، کاشف است، کاشفيّت ذاتیِ قطع است؛ نه حجيت! لذا فرموده علم امام در کشف اسرار حجّت است و در سه مرحله کاشف است: در تلّقی وحی بلاواسطه يا معالواسطه از ذات اقدس الهی معصوم است؛ در نگهداری آن در مخزن ذهن معصوم است؛ در انشا و ابلاغ حکم به جامعه معصوم است.
آیت الله جوادی آملی، آیین رونمایی از کتاب تحریر الاصول، برداشت آزاد [
اینجا]
روایت گردهافشانی درختان خرماهزینه شهید جاوید
+نوشته شده در یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۹ ق.ظ توسط اشرفی
سخن سید نعمت الله جزایری در کتاب شهید جاوید آن است که امام حسین سه هدف را دنبال میکرد: تشکیل حکومت، برقراری صلح، حفظ عزت و تحمل شهادت؛ امام، نخست در پی حکومت برآمد، با دگرگونی اوضاع خواستار صلح شد و سرانجام ذلت را نپذیرفت و تن به شهادت داد. با این وصف امام برای کشتهشدن هیچگونه فعالیتی نکرد. [
اینجا]
هزینه شهید جاوید
+نوشته شده در یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۵:۴۱ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۹ ق.ظ توسط اشرفی
گم نگردد دختری...
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی
سریال مختارنامه، قسمت یازدهم، ساعت ۰۱:۲۰،۳۰ [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۹:۵۹ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۶:۴ ق.ظ توسط اشرفی
هلال عید به دور قدح اشارت کرد [
حافظ]
با چرخش فلک، ماه رمضان رفت و ماه شوال آمد. هلال شوال، به دور قدح می اشاره دارد. قدح می، کنایه از معرفت است. همانگونه که می انسان را از خود بیخود میکند، معرفت نیز چنین است. یعنی ماه رمضان رفت و معرفت حاصل از آن ماند.
روز عید است و من امروز در این تدبیرم
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی
فلسفه بردگی، تعليم و تربيت اسلامی است. يکی از عبادتهای ائمه اطهار این بود که غلامها يا کنيزها را میخريدند و پس از مدتی تعلیم و تربیت، آنها را آزاد میکردند. امام سجاد نیز بردگانی را میخریدند و آزاد میکردند. در طول سال ممکن بود بردگان نسبت به امام تقصيراتی مرتکب شوند. در این صورت، امام سجاد آنها را تنبیه نمیکردند؛ بلکه خطای آنها را يادداشت میکردند. شب آخر ماه رمضان همه را جمع میکردند، خطای آنان را گوشزد میکردند، از آنان درمیگذشتند. آنگاه میفرمودند شمام هم از خدا بخواهید تا از گناهان من درگذرد. سپس ضمن طلب مغفرت برای آنان همه را در راه خدا آزاد میکردند.
مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد ۹، صفحه ۷۴، برداشت آزاد [
اینجا]
سید بن طاووس، اِقبال الاعمال، جلد ۱، صفحه ۲۶۰، برداشت آزاد [
اینجا]
وداع با ماه رمضان
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۸ ب.ظ توسط اشرفی
تشخيص دقيق ميان ميل و اراده، هنگامى كه به طور پيوسته بروز مىكنند، يا محال است، يا دشوار؛ در اينجا بايد در نظر گرفت كه در ارادههاى مسبوق به ميل، ميل و اراده يك واقعيت همسنخ را به ما نشان مىدهند، با اين تفاوت كه ميل، رغبت و خواستن ابتدايى است كه به مرحله اكيد نرسيده است، و اراده، رغبت و خواستن است كه به مرحلهاى شديدتر رسيده و به صورت يك وسيله بسيار مهم براى ايجاد كار درآمده است.
نورشاپ، نرم افزار علامه جعفری، محمدتقی جعفرى، جبر و اختيار، صفحه ۹۸، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۳ ق.ظ توسط اشرفی
شهر انبار یکی از شهرهای قدیمی ایران بود که الان از شهرهای عراق است. وقتی امام علی برای جنگ صفّین میرفت یا از آن برمیگشت، به شهر انبار رسید. عدهای از مردم ایرانی به استقبال حضرت آمدند و جلوی مرکب امام دویدند. امام فرمودند: چرا این کار را میکنید؟ گفتند: آقا! این احترامی است که ما به بزرگان و سلاطین خود میگزاریم. امام آنها را نهی کردند و فرمودند: این کار، شما را خوار میکند، ممکن است خدای ناکرده غروری هم در من پیدا شود.
مرتضی مطهری، آزادی معنوی، صفحه ۲۰، برداشت آزاد [
اینجا]
استقبال از فرحفی عینی صغیراتجلیل حجازی از امام خمینی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۳۲ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۴ ق.ظ توسط اشرفی
مجموعه آثار، جلد ۸، صفحه ۹۸
+نوشته شده در سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۳۸ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۷:۱۳ ق.ظ توسط اشرفی
صفات پدر و مادر معمولاً به اولاد منتقل مىشود. عبارت السعيد سعيد فی بطن امه و الشقی شقی فی بطن امه، را بعضى خيال كردهاند به معنای جبر است. در صورتیکه این جمله به قانون وراثت اشاره دارد. يعنى اىن پدر و مادر هستند که میتوانند زمینۀ سعادت و شقاوت را برای فرزندان خود فراهم کنند.
نورشاپ، نرم افزار اخلاق اسلامی ۲، حسین مظاهری، جهاد با نفس، جلد ۱، صفحه ۹، برداشت آزاد [
اینجا]
ارزیابی حدیث السعید سعید...اثر خوردن گوشت حیوانات
+نوشته شده در سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۴:۲۸ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۹ ق.ظ توسط اشرفی
فقیهی میگوید: ابوریحان در مرض موت بود. من به عیادتش رفتم. در همان حال چشم باز کرد و یک مسئلۀ فقهی پرسید. من تعجب کردم که وقت مرگ چه جای سوال کردن است؟ ابوریحان گفت: ندانم و بمیرم بهتر است یا بدانم و بمیرم؟ من جواب مسئله را گفتم. هنوز به خانه نرسیده بودم که صدای شیون بلند شد و ابوریحان از دنیا رفت.
مرتضی مطهری، مجموعه آثار، جلد ۲۲، صفحه ۷۲۷، برداشت آزاد [
اینجا]
قاضی کثیربن یعقوب نحوی بغدادی در الستور از فقیه ابوالحسن علی بن عیسی الْ
وَلْوالِجی حکایت میکند که گفت: بر ابوریحان داخل شدم و او نفسهای آخر را برمیآورد. در آن حال مرا گفت: روزی در بارۀ حساب جذرهای فاسد با من سخن میگفتی؛ اکنون بازگوی که چگونه بود. من از روی دلسوزی گفتم: در این حال؟ گفت: ای مرد! آیا بهتر است که این مسئله را بدانم و از دنیا بروم یا بدان جاهل باشم؟ گفتم و او از حفظ کرد. از نزد او بیرون آمدم؛ هنوز گامی چند نرفته بودم که بانگ عزا از خانهاش شنیدم.
معجم الادباء، یاقوت حموی، جلد ۵ از ۷، صفحه ۲۳۳۱، برداشت آزاد [
اینجا]
شیخ عبدالجواد ادیب نیشابوریفرخی یزدی شاعر لب دوختهای خواجه مكن تا بتوانی طلب علمرهایم کن که من رنجور درد دانش خویشملال شوم کور شوم کر شومروح کوچک و روح بزرگ
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۹:۴۱ ق.ظ توسط اشرفی
آمدم از عرض خیابان رد بشوم، وسط خیابان که رسیدم یک بابای دهاتی آمد جلوی مرا گرفت، گفت: آقا مسئلهای دارم، گفتم: بگو؛ گفت: غسل جنابت به تن تعلق میگیرد یا به جون؟ گفتم: غسل جنابت مثل هر غسلی از یک جهت به روح آدم مربوط است چون نیت میخواهد، و از جهت دیگر به تن آدم، چون انسان تنش را باید بشوید. مقصودت این است؟ گفت نه؛ درست جواب درست بدهید . غسل جنابت به تن تعلق میگیرد یا به جون؟ گفتم : من نمیدانم. گفت: پس این عمامه را چرا سرت هشتهای؟
سیری در سيره نبوی، مرتضی مطهری، صفحه ۲۰۲، برداشت آزاد [
اینجا]
سؤال از ابن جوزیعلم واقعی را به اهلش ارجاع دهیدترسم بپرسند از آن چه ندانمندانم ندانم ندانم
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی
از نظر روحی هم بعضی افراد بیشتر فاعلند؛ و بعضی افراد بیشتر منفعل؛ مثلًا افرادی استعداد رهبری دارند. اینها را تحت رهبری هرکس قرار دهید فاسد میشوند و فاسد میکنند و بعضی افراد فقط استعداد مریدی و تبعیت دارند. این اختلافات در افراد هست. چگونه میتوان منکر اینها شد؟
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۵۹، برداشت آزاد [
اینجا]
تفاوت درک آدمیانتفاوت روحی حسنین (ع)
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۴۳ ق.ظ توسط اشرفی
راسل در کتاب جهان بینی علمی، میگوید: اگر کسی در سه چهار قرن اخیر پیدا میشد که صد نفر از نوابغ علمی را میکشت، قطعاً امروز علم به این مرحله نمیرسید. اینطور نیست که حالا اگر گالیله نبود بجایش مالیله پیدا میشد. اگر هم پیدا میشد صدسال بعد پیدا میشد.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۵۷، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۹ ق.ظ توسط اشرفی
پیامبر از امام پرسیدند: صبر تو بر شهادت چگونه خواهد بود؟ فَکَیفَ صَبرُکَ اِذاً؟
امام فرمودند: یا رَسولَ اللهِ لَیسَ هٰذا مِن مَواطِنِ الصَّبر؛ وَ لٰکِن مِن مَواطِنِ البُشریٰ وَ الشُّکر [
اینجا]
بیانات آیتالله خامنهای، ۱۴۰۰/۱۲/۰۲، دقیقه ۵۲:۰۴ برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۱۸ ق.ظ توسط اشرفی
سیاست خارجی در هیچ جای دنیا در وزارت خارجه تعیین نمیشود. سیاست خارجی در همه جای دنیا مربوط به مجامع بالادستی وزارت خارجه است؛ مسئولین عالیرتبۀ کشور هستند که سیاست خارجی را تعیین میکنند؛ البتّه وزارت خارجه هم در اینها مشارکت دارد، لکن اینجور نیست که تصمیمگیری، تابع وزارت خارجه باشد؛ نه، وزارت خارجه مجری است؛ سیاستهای خارجی را اجرا میکند؛ در کشور ما هم همینجور است؛ در شورای عالی امنیّت ملّی که همۀ مسئولین در آنجا حضور دارند، تصمیمگیری میشود و وزارت خارجه با شیوههای خودش بایستی آنها را عملی بکند و پیش ببرد.
بیانات آیتالله خامنهای، ۱۴۰۰/۱۲/۰۲، دقیقه ۵۲:۰۴ برداشت آزاد [
اینجا]
انتقاد هاشمی رفسنجانی به امام
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۴ ب.ظ توسط اشرفی
فطرت انسان، به صورت یک استعداد است. مانند هر استعدادی، هم قابل رشد دادن است، هم قابل از بین بردن؛ حتی قابلیت دارد تا ضدش بر آن تحمیل شود. هرچه انسان فطرتها را رشد بدهد، صورت ملکوتی انسانی خودش را رشد داده است. اگر بر ضد فطرت خود رفتار کند. آنگاه هر عمل ضدی، یک صورت ضد در انسان پدید میآورد. اگر این صورت ضد، زیاد تکرار شود و به صورت یک ملکه درآید، آنگاه صورت باطنی عوض میشود که به آن "مسخ درونی" میگویند.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۵۴، برداشت آزاد [
اینجا]
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَاضعف و شدت فطرت
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۰ ب.ظ توسط اشرفی
ویل دورانت ضد دین بود. او در کتاب "درسهای تاریخ" میگوید: "دین صد جان دارد، هرچه او را بکشند دومرتبه زنده میشود." میگوید: در خیلی از جاهای دنیا دین را ریشهکن کردند- مثال هم میآورد- اما دومرتبه جوانه زده است. دین نمیمیرد؛ پس معلوم میشود دین از فطرت بشر ناشی میشود.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۵۳، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۹:۳۲ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۶:۹ ب.ظ توسط اشرفی
فطرت به شکلهای متنوع نیست، به یک شکل است؛ منتها شدت و ضعف دارد. مردم، همۀ استعدادها را دارند. مثلًا همه استعداد هنری دارند. در انواع هنرها نیز استعدادها متفاوت است. طاهر خوشنویس از اول یک عشقی به خط داشت که قرآن را به چهل خط ریز و درشت نوشت. یا مثلًا همین علاقه به تعلّم در همه افراد هست ولی خیلی ضعف و شدت دارد. فردی دیوانۀ علم است و فقط میخواهد بفهمد. ولی دیگری به آن شدت نیست.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۵۱، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۵۳ ب.ظ توسط اشرفی
تربیت به معنای پرورش دادن استعدادهای درونی است. در تربیت، مربّی بیش از پنجاه درصد تابع موضوع تربیت است. یعنی مربی باید استعدادهای موضوع تربیت را بشناسد، در جهت استعداد او را رشد بدهد. تربیت، مثل پروش دادن یک گل است؛ کسی نمیتواند طبیعت گل را عوض کند، از شمعدانی یاس بسازد و از یاس شمعدانی؛ بلکه کوشش میکند با تجربیات خود، طبیعت گل را بشناسد که از چه راهی بهتر میتواند آن را شکوفا کند.
ولی کار صنعت مثل کاری است که نجار روی چوب انجام میدهد. یعنی اگر از این چوب "در" میسازد، خودِ چوب به سوی "در" شدن، حرکت نمیکند. صنعتگر همیشه فکر خودش را بر موضوع صنعتش تحمیل میکند. در بعضی موضوعات، فکر صنعتگر بهتر بر آنها تحمیل میشود و بعضی کمتر؛ مثلًا وقتی میخواهد از آلومینیم یا پروفیل "در" بسازد، یکی بهتر از دیگری قابل تحمیل است. ولی هیچ کدام از اینها "شدن" نیست.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۴۳، برداشت آزاد [
اینجا]
ارسطو چگونه شاگرد افلاطون شد؟پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد استطبیعت بر تربیت مقدم است
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۰ ب.ظ توسط اشرفی
کروچه میگوید: تمام تاریخ، تاریخ معاصر است. مقتضیات عملی که زمینۀ هر قضاوت تاریخی را تشکیل میدهد، به همۀ تاریخ، کیفیت تاریخ معاصر میبخشد؛ چون حوادث هر چقدر هم قدیمی به نظر برسند، اشارۀ تاریخ در حقیقت به حوائج و موقعیتهای کنونی است که حوادث مورد بحث در آن نوسان دارند.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۴۱، برداشت آزاد [
اینجا]
موش و گربهبشنوید ای دوستان این داستان
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۲۰ ب.ظ توسط اشرفی
ترکیب حقیقی آن است که از دو یا چند عنصر مرکّب باشد. مثل آب که از هیدروژن و اکسیژن ترکیب شده است. مرکّب اعتباری آن است که ترکیبی میان افراد نیست، فقط اجتماع است، مثل درختان یک باغ؛ در اینجا وجود یک درخت هیچ اثری در وجود درخت دیگر ندارد، هرکدام مستقلاً از خاک و آب و هوا و نور استفاده میکنند.
دورکهیم میگوید: جامعه یک مرکب حقیقی است. تن انسانها با هم ترکیب نمیشوند بلکه روح ترکیب میشود. شخصیت من جدا از دیگران نیست. ما فرهنگ مشترک داریم. در اعتقادات، تعلیمات و احساسات مشترکیم. این فرهنگ مشترک، روح ما را یکجور ساخته است.
نظر سوم این است که در عین اینکه جامعه واقعاً مرکب است، ولی این ترکیب با ترکیبهای دیگر فرق میکند. در این ترکیب، شخصیت فرد بهکلی نابود نمیشود؛ آنچنان که در مرکبات طبیعی، شخصیت عناصر اولیّه دیگر هیچ نقشی ندارند. در عین اینکه جامعه یک شیء مرکب است، عناصر تشکیل دهنده جامعه از نوعی شخصیت و آزادی و استقلال بهرهمندند.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۳۲، برداشت آزاد [
اینجا]
جسم و روح در کلام امام صادق
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۲۱ ق.ظ توسط اشرفی
اگر بگوییم فرد جامعه را میسازد، پس فرد یک پدیدۀ طبیعی است، یعنی فرد ساخته شده طبیعت است و جامعه، ساخته شدۀ فرد؛ فرد از آن جهت که ساخت طبیعت است یک شخص هست ولی یک شخصیت نیست. از این جهت او فقط یک حیوان است، یعنی طبیعت فقط یک حیوان خلق میکند. ولی فرد به اعتبار شخصیتش فرد است. یعنی به اعتبار علم، دانش، زبان و فرهنگ فرد است. اگر شما اینها را از او بگیرید، فقط یک تَن میماند. ولی شخصیت فرد، یک پدیدۀ اجتماعی است. یعنی ساختۀ جامعه است. بنابراین، نظر دوّم این است که جامعه فرد را میسازد ولی در عین حال مثل این است که بگوییم آیا مرغ از تخم مرغ است یا تخم مرغ از مرغ؟ جواب این است که هر دو؛ مرغ از تخم مرغ است و تخم مرغ از مرغ؛ جامعه فرد را میسازد، فرد نیز به اعتبار شخصیت اجتماعیاش افراد جامعه را میسازد.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۳۱، برداشت آزاد [
اینجا]
فردسازی در مکه و جامعه سازی مدینهمکتب افراد را میسازد
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۹:۲۸ ب.ظ توسط اشرفی
قتل مروان بن محمد، آخرین خلیفۀ اموی یک واقعۀ تاریخی است. مروان در آخرین جنگ با عباسیها در میدان نبرد دچار فشار ادرار شد و به کناری رفت. اتفاقاً یکی از افراد دشمن که از آنجا میگذشت او را دید و کشت. شهرت کشته شدن او به میان سپاهش پیچید. سپاهیان فرار کردند و دولت بنیامیه منقرض شد. آنجا بود که گفتند: ذهبت الدولة ببولة!
مرتضی مطهری، جامعه و تاریخ، جلد ۱، صفحه ۸۸، برداشت آزاد [
اینجا]
بهانه ابرهه روز اول محرمواقعۀ تاریخی آیت الله بروجردیواقعه تاریخی کدام است؟
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۴:۱۲ ب.ظ توسط اشرفی
مسئلۀ کوچکی است؛ اما در وقایعی بزرگ مؤثر شد. پیرمردی که هیچ قصد ندارد از بروجرد به قم بیاید. ناگهان پایش را کمی بلندتر حرکت میدهد، فتقش پاره میشود، میآید تهران، بعد میرود قم و بعد یک مرجعیت بزرگ تأسیس میشود و این مرجعیت منشأ وقایعی میشود که در اوضاع ایران اثر داشته است.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۲۴، برداشت آزاد [
اینجا]
واقعه تاریخی کدام است؟ذهبت الدولة ببولة
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۵۸ ب.ظ توسط اشرفی
واقعیّات تاریخی، واقعیّاتی هستند که در وقایع آینده تأثیر دارد. این به کوچکی و بزرگی واقعه هم مربوط نیست. مثلا بینی کلئوپاترا یا فتق آقای بروجردی از وقایع تاریخی هستند اما اینکه ما با انیس الدوله نشستیم چنین گفتیم، چنین خوردیم و چنین خندیدیم، اینها تاریخ نیست؛ البته گذشتهای هست ولی حلقه تاریخی نیست.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۲۳، برداشت آزاد [
اینجا]
واقعۀ تاریخی آیت الله بروجردیذهبت الدولة ببولة
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
اولاً همیشه اینطور نیست که مورّخان، تاریخ را با اغراض شخصی بنویسند. افرادی آنچنان پایبند وجدان خود هستند که عاری از اغراض و تعصّبات و منافع خود وقایع را مینویسند.
ثانیاً بعضی وقایع اساساً در یک حدی به تواتر رسیده و دروغ بردار نیست. مثلا شیعه عقاید خاصّی دارد و سنّی عقاید خاصّی؛ ولی تاریخی که نوشتهاند، مسائل مشترک زیاد دارد.
ثالثاً اغراض و تعصّبات، برای عموم بشر حکم یک امر عرَضی را دارد؛ یعنی اغراض مثل پردهای است که جلوی حقیقت را میگیرد و بعد کنار میرود؛ به قول این حرف فرنگی که میگوید: همگان را برای همیشه نمیشود فریب داد.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۲۱، برداشت آزاد [
اینجا]
اختلاف روزنامهها در اوقات شرعیتاریخ علم است یا هنر؟آنچه تاریخ کربلا را حفظ کرد
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی
عدهای اعتمادشان را از وقایع تاریخی بریده و گفتهاند به هیچ کتاب تاریخی نمیشود اعتماد کرد. حتی به روزنامهها که وقایع روز را مینویسند چقدر میتوان اعتماد کرد؟ مثلًا روزنامههای اطلاعات و کیهان هر دو تقویم را از دکتر عباس ریاضی کرمانی گرفتهاند. دکتر عباس ریاضی که تقویم را دو جور نداده است؛ ولی یکی مینویسد مثلًا اذان صبح ساعت پنج و نوزده دقیقه، دیگری مینویسد پنج و هفده دقیقه! از اینجا میفهمیم که وقایع دیگر از چه قرار است.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۱۸، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی
کتابهای تاریخ دو عیب دارند. یکی اینکه اکثر مورّخین اجیر قدرتهای وقت بودند، در نتیجه تاریخ را به نفع آنها نوشتهاند. دوم اینکه مورّخین دچار یک تعصب ملی، مذهبی یا هرچیز دیگر بودند که وقایع را مطابق با عقایدشان مینوشتند، بدون اینکه دروغ بنویسند. مثل اینکه در ترسیم یک چهره، فقط زیباییها یا فقط زشتیها را رسم کنند؛ این چهره مطابق با واقع نیست. این است که بعضی گفتهاند: تاریخ از مقولۀ علم نیست، بلکه از مقولۀ هنر است، چون علم یعنی کشف وقایع آنچنان که بوده و هنر یعنی ساختن یک چیز آنچنان که میخواهیم. هر مورّخی برای خودش یک هنرمند است، یعنی تاریخ را به میل خودش ساخته است. به تعبیر فلسفی، مصنوعِ یک مورّخ، مادّهای دارد و صورتی؛ مورّخین امین، در مادّه دخل و تصرف نکردهاند ولی صورت را تغییر دادهاند. مورخینی هم که امین نیستند، ماده و صورت با هم تغییر دادهاند. از این جهت اساساً تاریخ، علم نیست.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۱۸، برداشت آزاد [
اینجا]
علم تاریخ اضعف علوم استسند کتبی واقعه کربلاثبت جزئیات حادثۀ کربلا
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۴ ق.ظ توسط اشرفی
بوعلی سینا میگوید زهد عارف با زهد غیرعارف فرق میکند:
زُهْدُ الْعارِفِ رِیاضَةٌ ما لِهِمَمِهِ وَ قُواهُ الْمُتَوَهِّمَةِ وَ الْمُتَخَیلَةِ ...
زهد عارف، ورزش دادن و آماده کردن قوای توهّم و تخیل و حسی خود است، تا بتواند روح خود را در مقابل ملکوت بگیرد. بنابراین زهد گاهی برای ایثار است، گاهی برای همدردی است، گاهی برای آزاد کردن روح انسانی است.
مرتضی مطهری، احیای تفکّر اسلامی، صفحه ۱۰۱، برداشت آزاد [
اینجا]
زهد خیالیعبادت خود را پیدا کنید
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۵:۳ ق.ظ توسط اشرفی
زاهد کسی نیست که به حسب طبیعت به اشیاء بیرغبت است، مثل مریضی که به غذا میل ندارد، بلکه به خاطر هدفی بالاتر از چیزی که به آن میل دارد صرفنظر میکند.
مرتضی مطهری، احیای تفکّر اسلامی، صفحه ۶۹، برداشت آزاد [
اینجا]
اظهارات جنجالی علی مطهریزهد خیالی
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی
پیغمبر میخواستند وارد منزلی شوند، فرمودند: السَّلامُ عَلَیکمْ یا اهْلَ الْبَیتِ! اهل خانه جواب ندادند. بار دوم سلام کردند، باز هم جواب ندادند. بار سوم بود که جواب دادند: السَّلامُ عَلَیک یا رَسولَ اللَّه! پیغمبر فرمودند: بار اول صدای مرا نشنیدید؟ فرمودند: شنیدیم، اما دوست داشتیم تکرار کنید. سلام شما برای ما برکت است.
مرتضی مطهری، احیای تفکّر اسلامی، صفحه ۶۵، برداشت آزاد [
اینجا]
حرام دارم با مردمان سخن گفتنوَ مَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَىجواب مردم به حضرت نوح
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۳۶ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۴ ق.ظ توسط اشرفی
ابن سینا در اثبات وجود زمان، ابتدا ماهیت زمان را بحث کرد، آنگاه از طریق ماهیت زمان، وجود زمان را اثبات کرد. در اشارات هم همین کار را کرد. اول بدون اینکه اسم زمان را بیاورد، ماهیت زمان را بیان کرد، آنگاه گفت: آنچه اثباتش کردیم زمان است.
درس شفا، محمدحسین حشمتپور، صفحه ۱۴۸، سطر ۰۳، دقیقه ۰۳:۵۴، برداشت آزاد [
اینجا]
فن بیان تسلیم پس از عصیان
+نوشته شده در جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۲۴ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۴:۴۸ ق.ظ توسط اشرفی
مزدوری در اسلام مکروه است. ائمه فرمودند: محصول کار انسان را خود انسان باید ببیند. اینکه تمام نیروی کارش را به دیگری بدهد و چیزی به عنوان مزد دریافت کند، منهی است. منتها فقهای ما این نهی را بر تنزیه حمل کردهاند. چرا انسان عمر خود را به دیگری بفروشد؟ خدا که نمیخواهد فقط شکم مردم سیر بشود؛ میخواهد مردم کریمانه در کنار سفرۀ خود زندگی کنند.
جوادی آملی، برداشت آزاد [اینجا]
رفتگری نوعی مجازات استکارگری امام علی برای غیرمسلمانعارف و مزدور
+نوشته شده در جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۴:۳۳ ق.ظ توسط اشرفی
علّت اینکه دولتهای بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمیاندیشند، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد. آمریکا را فقط همین یکی جری کرده است. میگوید: مسلمان جماعت غیرت ندارد، همبستگی و همدردی ندارد. میگوید: یهودی که برای پول میمیرد، جز پول چیزی نمیشناسد، خدایش پول است، زندگیاش پول است، حیات و مماتش پول است، به چنین مسئلۀ حساسی که میرسد روزی یک میلیون دلار به همکیشانش کمک میکند ولی هفتصد میلیون مسلمان دنیا کوچکترین کمکی به همکیش خود نمیکنند!
مرتضی مطهری، حماسه حسینی، جلد ۲، صفحه ۱۷۲، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۵ ب.ظ توسط اشرفی
هی دروغ در مغز ما کردند که آقا این یک مسئله داخلی است. مربوط به عرب و اسرائیل است. اگر داخلی است و مذهبی نیست، چرا یهودیان دیگر دنیا مرتب برای اینها پول میفرستند؟ آیا چند روز پیش در روزنامه نخواندید که در سال گذشته یهودیان سایر نقاط دنیا، پانصد میلیون دلار برای اینها فرستادند تا فانتوم بخرند، بر سر مسلمانان بمب بریزند. یهودیان ایران خودمان در سال گذشته معادل پول دو فانتوم فرستادند. من آن یهودیها را به عنوان اینکه یهودی هستند، ملامت نمیکنم، خودمان را باید ملامت کنیم.
مرتضی مطهری، حماسه حسینی، جلد دوم، صفحه ۱۶۹، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴ ب.ظ توسط اشرفی
سنگریزه قرب دارد یا عقیق [
عطار]
مرحوم آیت الله خویی به من گفت: میرزای نائینی (متوفای ۱۳۱۵ش) ده پانزده سال بعد از مرگش به خواب طلبهای گلپایگانی آمد که به او اجازۀ اجتهاد داده بود. به مرحوم نایینی گفت: میدانم از آنطرف حرفی نخواهی زد؛ چون الفظ اینجا تحمل معنای آنجا را ندارند. اما بفرمایید ما اینجا چکار کنیم؟ میرزا گفت: مواظب رفتارتان با مردم باشید. کس نمیداند در این بحر عمیق/ سنگریزه قرب دارد یا عقیق [
اینجا]
هیچ کافر را به خاری منگرید
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
مگر هدف اسرائیل تنها همین است که یک دولت کوچک در آنجا تشکیل دهد؟ او میداند که یک دولت کوچک نمیتواند آنجا زندگی کند، یک اسرائیل بزرگ که دامنهاش از این طرف شاید تا ایران خودمان هم کشیده شود. این اسرائیلی که من میشناسم، فردا ادعای شیراز را هم میکند. میگوید: شعرای شما در اشعارشان اسم شیراز را ملک سلیمان گذاشتهاند. هرچه بگویی آقا! آن تشبیه است؛ میگوید: سند از این بهتر؟
مرتضی مطهری، حماسه حسینی، جلد ۲، صفحه ۱۶۷، برداشت آزاد [
اینجا]
ایده آل تایپ مسلمانان، مسیحیان و یهودیان
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۰ ب.ظ توسط اشرفی
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَکنْ کصاحِبِ الْحُوتِ اذْ نَادَی وَ هُوَ مَکظومٌ (
قلم ۴۸)
در زبان فارسی وقتی بخواهیم چیزی را به چیزی نسبت بدهیم از یای نسبت استفاده میکنیم. مثلا به یخفروش، یخی میگوییم. در زبان عربی همین نسبت را با کلمۀ صاحب بیان میکنیم. در آیۀ قال لصاحبه لاتحزن، مراد یار بودن ابوبکر نیست بلکه همراه بودن اوست. همانطور که در صاحب الحوت؛ جناب یونس یارِ ماهی نیست بلکه همراه ماهی است؛ ماهیای که امر شده تا جناب یونس را ببلعد.
شاید مقصود آن نَادَی وَ هُوَ مَکظومٌ وقتی است که از خدا میخواست تا مردم را عذاب کند، نه آن وقتی که برای خودش عذرخواهی میکرد.
مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد ۸، صفحه ۳۲۸، برداشت آزاد [
اینجا]
مجازات حضرت یونس
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۹:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی
بعضی مفسرين از جمله علامه طباطبايی معتقدند که روح، اساساً يک حقيقتِ ديگری غير از حقيقتِ ملائکه است. ملائکه و روح، در واقع نيروهای حياتی اين عالم هستند. همينطور که روح انسان در وقت مردن صعود میکند و بدن را رها میکند، ملائکه و روح هم عالم را رها میکنند و به مقام و اصل خودشان بازمیگردند. لذا در مورد قيامت میفرمايد: تَعْرُجُ الْمَلائِکةُ وَ الرّوحُ الَيْه؛ در آن وقت که موقع خرابی عالم طبيعت است، ملائکه و روح، اين نيروهای نظامدهندۀ عالم، به سوی مقام خودشان عروج میکنند؛ يعنی دست از تدبير برمیدارند. اينجاست که ديگر حساب ماه و خورشيد و ستارهها و همه چيز بههم میريزد.
مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد ۹، صفحه ۷۱، برداشت آزاد [
اینجا]
روح چیست؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۵:۸ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۴:۱۰ ق.ظ توسط اشرفی
لايَزالُ الْعَبْدُ يَتَقَرَّبُ اِلَیَّ بِالنَّوافِلِ
انسان فرائض را به حکم اينکه واجب است و عقوبت دارد انجام میدهد؛ اگر نوافل را که ترک آن عقوبت ندارد انجام دهد، قهراً ارزش بالاتری را دارد. تنفّل، تفضّل میآورد.
مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد ۹، صفحه ۶۴، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲:۵۹ ق.ظ توسط اشرفی
وقتی پيغمبر اکرم مردم را از عذاب بيم میداد، بعضی میگفتند: اگر عذابی در قيامت وجود دارد، به خدا بگو الآن اين عذاب را بفرستد. به جای اينکه بگويد: خدايا حقیقت را به ما بنمایان، میگويد: سنگ بر سر ما ببار!
فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ
مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد ۹، صفحه ۶۰، برداشت آزاد [
اینجا]
تقارب آجال در انفجار حزب
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی
امام علی(ع) در نهجالبلاغه میفرمايد:
اللَّهُمَّ انْ فَهِهْتُ عَنْ مَسْأَلَتی، اوْ عَمِهْتُ عَنْ طَلِبَتی، فَدُلَّنی عَلی مَصالِحی...
مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد ۹، صفحه ۵۷، برداشت آزاد [
اینجا]
چگونه دعا کنیم؟
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی
اِحیا به معنای شبزندهداری است. شب برای ما دو حالت دارد؛ یا مرده است یا زنده؛ بستگی دارد که ما چگونه باشیم. مرده باشیم یا زنده؟ اگر انسان سر شب بخورد و بر اثر خستگی و کسالت و سيری، مانند يک لاشه بيفتد که فقط نفس بکشد، ديگر حيات ندارد؛ خودش مرده است، شب او هم قهراً مرده است. از آن بدتر اين است که انسان نخوابد ولی شب را به گناه و معصيت بگذراند. اين از مردن هم يک درجه هم بدتر است.
اما اگر انسان حیات معنوی داشته باشد، به همان اندازه که به یاد خدا باشد، شب او زنده است. کسانی در خواب هم زندهاند، خواب، مشاعر آنها را از کار نمیاندازد. و اين از مختصات پيغمبر اکرم نيست که فرمود: يَنامُ عَيْنای وَ لا يَنامُ قَلبی؛ خيلی از افراد هم هستند که چون خدا هرگز از قلب آنها بيرون نمیرود، خوابشان هم بيداری است.
مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد ۹، صفحه ۵۴، برداشت آزاد [
اینجا]
پشه با شب زندهداری خون مردم میخورد
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۴ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۹:۴۸ ب.ظ توسط اشرفی